سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

دیوانه خندیدن ندارد

ثبت شده درتاریخ یکشنبه12آذرماه 96 به شماره سریال488854 درسایت شعر نو

وسایتهای : شعرایران  - اینستاگرام

باساز ناکوکم ، دگر شادی ورقصیدن ندارد

گندیده ریشه ،میوه ی کالی شدم چیدن ندارد

درلابه لای واژه های عاشقی غرقم چوقایق

وقتی که ابر دیده خشکیده که باریدن ندارد

مست ازمی نابم فراموشم شوداین خاطراتم

فریادغم سرمیدهم درکوچه ، ترسیدن ندارد

حیرانم ازاحساسِ نا بالغ بجانم رخنه کرده

چون مرغکی افسرده ام کنج قفس دیدن ندارد

بارگران خودکرده ام بردوش سنگینم همیشه

اکنون که غرقابِ گلِ ولایم که نالیدن ندارد

بگذارمیان خارو خسهاگم شوم درکوه وصحرا

وقتی اسیروُ برده ی عشقم ،که بالیدن ندارد

کمتربیازارم،چنان مجنونم وُ سرمست عشقم

دیوانه ای دیوانه ام ، دیوانه خندیدن ندارد

s@rv

http://shereno.com/5531/58343/488854.html

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد