سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

دردِ من !

ثبت شده درتاریخ سه شنبه11اردیبهشت97 به شماره سریال درسایت شعرنو

واینستاگرام

دردمن شعروغزل نیست!

قصه ی پنهان شب است

که درآن خاطره ها مانده بجا

حالِ آن مست که درکوچه ی تنگ

داغ بدبختی خوددوش کشد

فکرمن بچه ی سرگردانی

که سراسیمه دوان است درتاریکی

یا مرد کهنسال که پنهان کرده چهره ی خویش

تا از راه گدایی برسد لقمه ی نان

چه کند ، کودکش بیماراست !

سفره تهی گشته زهیچ !

راه درمان ودوایش بسته

و زنی سرگردان

شاید که با مردهوس بازنوایی ببرد

دردمن خانه ی بی نوروچراغی

که درآن ولوله ی یک شب شوم ، غوغا بکند

درد من ، آن سگ بیچاره که له له بزند !

تاباقطره ی آب ، لبی خیس کند

درد من ، کوچه ی تاریک پرازخاطره ها

درد من ، درد نگون بختی این حادثه ها

وای برآنکه دلش چون سنگ است

s@rv

Shereno.com/profile.php?id=5531

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد