سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

شادمان که گل پسرم

ثبت شده درتاریخ چهارشنبه23خرداد97 بشماره سریال درسایت شعر نو

بگوچگونه چکاندند مرا چنین پکرم

که رفته ام درون خود، نباشدم خبرم

نه مثل قوی سپیدم که پرکشم همه جا

قفس گرفته توانم ، شکسته بال وپرم

نگاه به حال دلم کن، میان شعروغزل

ببین چگونه واژه واژه خون شده جگرم

چه سازو دهل بود ونشاط زمان زاییدن

همه هوار کشیدند وشادمان که گل پسرم

یکی پیاله بدست ویکی مست وبی خبر

کسی ندید هق هق دردم چه آمده بسرم

دلم گرفت که پیر شدم زمان کودکی ام

نشسته حسرت واندوه به روی شاخ وبرم

**==**==**==**==**

با من قدم بزن

دراین خرابه های شام

کنارپرچین خشکیده ی آرزوهایم

که به اسارت گرفته اند ذهنم

تا به حراج گزارند

احساس عشق درونم

وبه دارآویزندکوله بار اندیشه هایم

بمان تا فراری شوند غارتگران عشق

ومن دوباره نقاشی کنم

مچاله های افکارم

بر برگ برگِ جا مانده ازفاسقان

s@rv

Hsereno.com/perofile.php?id=5531

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد