ثبت شده درتاریخ سه شنبه20شهریور97به شماره سریال درسایت شعرنو
اینستا گرام
خسته ام ازخودم واین همه غمهای گران
مانده ام تا چه کنم گوشه ی زندان نگران
کاش میشد که کمی بنددلم پاره شود
تا که عاشق نشوم ، زارو اسیر دگران
درب سلول دلم بسته شده ، خسته شدم
وا کنید تا بروم ، مثل همه در به دران
روزوشب مضحکه ی بازی رندان شده ام
کی بدانند که چنین حال دلم بیخبران
جرم من عاشق ورسوایی دل بوده فقط
بسکه دنبال توگشتم مثل آن پیله وران
s@rv
shereno.com/profile.php?=5531