سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

ازقفس راندی مرا

ثبت شده درتاریخ جمعه 27 مهرماه 97 بشماره سریال درسایت شعرنو

اینستاگرام

گرم آغوش تو دل دادم و آرام شدم

بی خبربودم ازاین عشق وچنین رام شدم

دل سپردم به تو باپاکی سمفونی صبر

من دیوانه بگو ، بازیچه ی دام شدم

مست کردی تومرا بالب شیرین سخن ات

غافل آلوده ومن وسوسه ی جام شدم

آنچنان کیش شده مهره ی شطرنج دلم

مات ومبهوت تو و نادم و بدنام شدم

ازقفس راندی مرا بی سروسامان گشتم

چون ندانسته چنین ملعبه و خام شدم

**==**==**==**==**

نگاه کن مرا ، دراسارت تو

مثال قطعه قطعه ی یخ

چگونه آب میشوم

وچطور ذره ذره میمیرم درخود

با بغض بارانی !

نگاه کن به لحظه های باتوبودنم

وحسی دروغ که درونم جوانه زدی

تاخزان شودبهارم ، قبل ازروییدن

توکیستی که با تعفن نگاهت

ترک برداشت صخره های کوه غرورم!؟

تا به آسانی، فاتح قله ی دلم شوی

وچه راحت برافراشتی پرچم پیروزی

وقتی گرم شد آغوشت

درآغوش دیگری!

وپاگذاشتی بربلندای قلب شکسته ام

مراچه عاشقانه فریفتی!

ولی چنان رها شدی ازمن

که تا همیشه حیرانی !

s@rv

Shereno.com/perofile.php?id=5531

هیهات

ثبت شده درتاریخ شنبه21مهر97بشماره سریال درسایت شعرنو

اینستا گرام

هرگزنکردی باورم ، اکنون رها افتاده ام

ازهرکسی حتی خودم ، دیگرجداافتاده ام

باعشق بی فرجام خود، دل را به دریا داده ام

غافل شدی ازحال من ، دراین بلا افتاده ام

معتادعشقت گشته ام ، مانندیک دیوانه ام

درغصه ها پنهان شدم، ازهردوپاافتاده ام

گفتی هنوزم بچه ای ، دیگرنمی خواهم تورا

لعنت براین اقبال من، چون درعزا افتاده ام

رفتی درآغوش دگر، تامحورویاهاشوی

دیگرکجاجویی چومن ، چون درخفا افتاده ام

هیهات زدردعاشقی ، قلب مرادزدیده ای

یک گوشه کنج خلوتم ، گُنگ وُفنا افتاده ام

s@rv

shereno.com/profile.php?=5531

تلخ تلخم

ثبت شده درتاریخ شنبه14مهرماه97بشماره سریال درسایت شعرنو

اینستاگرام

من که باسازتو رقصیدم شکستی تارمن

شادمان ازدیدن تندیس تارومارمن

زیربارمحنت وسختی کمرخم کرده ام

کمترین کارتوشد، افزون کنی بربارمن

یادایامی که بی عشق تو میشد سرکنم

عشق وسرمستی میان قصه ها ازبرکنم

نی که امروزم نشینم گوشه ی میخانه ها

حال وروزم را ازاین دیوانگی بدترکنم

دیگرای میخانه چی کمتربریز درجام من

تلخ تلخم کم بکن دبشی خوراک کام من

تاروم جولان زنم درغربتی خالی زعشق

پرکشیده بخت وشادی هادگر ازبام من

s@rv

shereno.com/profile.php?id=5531

قبله گاه من شدی

ثبت شده درتاریخ دوشنبه9مهرماه 97 بشماره سریال درسایت شعرنو

اینستاگرام

کاش میشددانه ی تسبیح شوم دردست تو

تاببینم وقت سجده آن دوچشم مست تو

من نمازم بی توباطل میشودهرروزوشب

قبله گاه من شدی چون گشته ام پابست تو

همچوگلدانم که عشقت دردلم جا داده ای

درمیان سردو گرمی هاشدم دربست تو

سربه دامانِ که بگذارم مرامرهم شود

کاش میشدهمچونامه میشدم پیوست تو

من که مُردم ! بی توبودنها به زانویم نشاند

چون شکستم ازپریشانی وُ ناز شست تو

s@rv

shereno.com/profile.php?=5531

باخودمیجنگم

ثبت شده درتاریخ جمعه 6مهرماه97بشمارهسریال درسایت شعرنو

اینستاگرام

هفت مهرآمدو زاییدمرامادرمن

همه درشورونشاط

یک طرف ساقی وساغر، می ورقص وطرب

هلهله مطرب وشادیِ پوشالی ها

آن طرف خنده ی زایو!

که مبارک باشد

مادرش گل پسری زاییده !

چه بدانم این بی خردان

دربزرگی، غارت بکنند احساسم

این قومِ پردوزوکلک

همه خوشحال ازآمدنم

مادرم خوش بدلش بوددرآغوش پدر

که درپاییزش

چنین شاخه گلی میزاید !

لیک غافل شده بود

پسری پیر زاییده شده

نه تمنای وصالش بوده

نه به او عشقی داد!

اوندانست که درمیلادم

پت پت بکندشمع دلم

امروز او دردل خاک است ومن

نه برادرمانده

نه پدرهست مرایار شود

باخودمیجنگم !

s@rv

shereno.com/profile.php?=5531