تماشاخانه !!

ثبت شده درتاریخ جمعه11مرداد1392به شماره سریال256305 درسایت شعرنو

سایتهای : شعر 2- شعرناب

پرسه میزنم درکوچه های گنگ !

باخیالی خسته

که باردارِ رویاهای کال است هنوز

تکیه میکنم برسایه ام

تسکین دهم کمی

باری که بردوش کفشهایم نشسته

گاه قوزمیکنم دستان

تا آرامش گیرد سرم برکف بالش استخوانی

میدوزم چشمها به آسمان

مینگرم به عبورحرکت زمان

میان امواج عجول ثانیه ها

لیزمیخوردذهنم

بسوی بی تفاوتی های سرنوشت

وتصویرهای پوسیده ای که متلاشی کرده

نفس آدمیت را

بازمیگردم آرام آرام

شانه میکنم رویای تخیلی دیروز

که امروزم ، بلعیده

فردارا مرور میکنم

شایدتماشاخانه ی تماشائی ترباشد!!

**==**==**

هزار شانه گرفتم

که شانه کنم ژولیده گی هایم

ولی چنان پریشان است

شانه شکست وغم بجامانده

s@rv