مهمان عزیزاست ! – امشب توصدایش کن

ثبت شده درتاریخ یک شنبه 5آبان 1392به شماره سریال 272777درسایت شعرنو

سایتهای : شعرناب – شعر2 –فیس بوک

آنچنان غرق شده درشب تنهائی خویش

 که فراموشش شد

غم ، مهمان شده برقامت او !

فرصت جشن وسروری ندارد دیگر

چونکه با غصه گلاویز شده

این حسادت تا کی

ازخانه  به بی راهه رود؟!

روزگارش تلخ است !

سفره اش جام شرابی تهی ازمی ناب !

نان خشکیده ی او بوی فطیری دارد

چه بدانند چنین غمگین است ؟

حاصل عمرچروکیده ی او بادببرد

نفس اش قفل شده عمق گلو

جیب خالی شده اززروسیم

لیک مهمان عزیز است ! چه کند؟

این غم وغصه اگر همدم وهم راز شوند

جای هرجام شراب

اشک چشمش ، مهیا بکند !

تا بنوشند وُدمی شادشوند

**==**==**

یک لحظه به درگاهش بنشین ودعایش کن

داروی غم اش بِستان ، برسینه دوایش کن

مرهم نشود دردش ، هرجاکه نباشداو

وقتی که دلش سرداست، کمترتورهایش کن

برخیزوبگویارب ، این دیده پرازاشک است

آن غصه وُاندوهش ، یکباره شفایش کن

ازدست بنی آدم ،  کاری نشود دیگر

بارحم وُ وفای خود،  اکنون توبرایش کن

درها همه مسدود است ،غیرازدرمهرتو

او بنده ی درگاهت ، کمترتوجفایش کن

درکلبه ی خاموشش ، بی نوروصدا گشته

غیرازتونداردکس ، امشب توصدایش کن

افسرده وُغمگین است ، تنها شده وُ حیران

این بنده ی مهجورت ، شادی توروایش کن

s@rv

بد نیست گاهی دست  دعا بطرف پرودگارمان بلند کنیم برای بهبود ی بیماران، حاجت طلبان وگرفتاران

http://shereno.com/5531/32178/272777.html