نهال غزلت بودم!! - کجا جویند نشانم را ؟!

ثبت  شده درتاریخ جمعه16اسفند1392 به شماره سریال 298551درسایت شعرنو

سایتهای : فیس بوک

وقتی صیقل میدهم لحظه های رویاهایت

انگار بیگانه ام دردیده گانت!

له میکنی مرا باچشمهایت

من آن شبنمِ کویری مژگانِ توام

که گاه قطره قطره می چکانی ام از گونه ات

تاچون گل خار نقش بندم برپیرهنت

نگاه کن ، چگونه به قلب شعرت نشسته ام !؟

خط خطی مکن مرا ، خودتیره وتارم !

اشکی چوخار شد ، خوارش مکن

که همراه باد پروازمیکنددرحجم زمان

ودرعمقی ناشناخته گُم !

نهال غزلت بودم!!

غسلم دادی ، باآب شورچشمانت !

خشک شدم قبل ازاینکه ثمردهد شکوفه ی درونم

اکنون من هستم وُ تنهائی

بی هیچ رویشی

دیگرنه اشکم ، نه خار

آهی خسته افتاده برزمین!

محومیشوم زیرسایه ی نگاهت !!

**==**==**

بسان قطره ای آبم میان موج دریاها

که هردم میبرد سویی مرااین فوج دریاها

گهی درزیر امواجم گهی درساحل دریا

گهی آواره وُحیران بسوی اوج دریاها

گهی چسبیده برقایق اسیرِبادوطوفانم

که باآشفتگی هایم ازاین دریا هراسانم

چنان ذهنم تلاطم گشته میچرخدبه دورخود

گمانم میرود، دیوانه ام، چون توپ غلتانم

شده اندیشه ی کارم زدنیا بی خبربودن

درونِ عمق گردابی صدایم بی اثربودن

که ازطغیان فریادم همیشه بی نفس هستم

شدم آن گیج ومبهوتی که دایم دربه دربودن

کنون دریای بی ساحل گرفته این توانم را

ترک خورده تمامِ استخوانِ جسم وُجانم را

نمیدانم تهی گردیده این اقبال وُتقدیرم ؟

نتابد نورِ امیدی ، کجا جویند نشانم را !؟

s@rv

http://shereno.com/5531/38161/298551.html