اشکهاولبخندها |
ثبت شده درسایتهای : شعرنو – شعرناب – شعرایران – فیس بوک – لاین - اینستاگرام زاییده شدم امروز، باتاب وتبی پرجوش انگارعروسی بود! باسازودهل فریاد ، ای یارمبارک باد شاهزاده پسرآمد ، این شاخه ی زرآمد پرشوروشرررقصان ، مادرزخوشی خندان امامن بیچاره ازدست همین رندان ازترس شدم گریان! درفکروپکربودم نه ماه به تنهایی ، دربطن شکم زندان این قومِ خوش وشادان ، آن روز کجا بودند؟! آنها که تمام عمر ،یک بارنرقصیدند آن هفت مصیبت بار ،شب تا به سحر رقصان مطرب ، چه بگویم من؟! باسازونوای خود، من زار زدم اوتار! درکوچه همه خوشحال بقال محل ما،نقل وشیرینی حراج هیهات وصدهیهات دیروزکجابودم، امروزکجاهستم! عمری سپری کردم، پس کوچه های دلتنگی ازپیله برون گشتم ، درپیله ی غم رفتم دیوانه ومجنونم، بااین دل پرخونم ازدست همین یاران،حتی سلامم راپاسخ ندهندرندان فریادبه هفت مهر ، این روزعذاب جان!
http://shereno.com/profile.php?id=5531 http://www.shereiran.ir/site/page/61?userid=196&pocatid=133
|