تن فروش

ثبت شده درتاریخ 2/11/96به شماره سریال درسایت شعرنو

سایتهای : شعرناب – شعرایران – اینستا گرام

خودفروشی شده گشته کارمن ، شب بازارها

خسته ام ازبی سروسامانی وتکرارها

دوشمان بابارسنگین ، غصه ها ودردها

مثل برده بسته اند دورگلو افسارها

دورها جام شراب وچل چراغانی وعیش

پیش ما یک لا قباخاموشی وبیمارها

هرکه درآغوش دارد عشق ودلداری دگر

غیرما تنها نشستیم بی کِس و غمخوارها

دل کجا بندم دراین دنیای نیرنگ وریا

پُرشده بازارشیطانی ازاین مکارها

ذهن درزندان غمها، جسم آلوده به شبها

تارسد یک لقمه نان ازهِمت بی عارها

تن فروشم تاشکم راسیرگردانم ولی

چون گلی پژمرده افتادم میان خارها

s@rv

shereno.com/profile.php?id=5531