ثبت شده درتاریخ شنبه 11فروردین 97 بشماره
سریال درسایت شعرنو اینستا گرام دلم افتاده برخاکت مکن له چونکه میمیرم اگرچه کشتن دل زیر پایت گشته تقدیرم ازاین دنیای وانفسا پریشانی نصیبم شد رهایم کن ازاین نکبت زمانه کرده تکفبرم نفس خَم گشته درسینه،فشرده زخم احساسم که من درسوگ آزادی،همیشه پا به زنجیرم تعفن کرده احوالم ، ازاین کابوس ویرانگر! چراژولیدگی هایم ، چنین افسرده تصویرم !؟ مراآزادزاییدند، ندانستم دراین زندان اسیر نانجیبانی ، پُراز اکبیر وتزویرم توهم مشکن مرادیگر ، شکستم ازدرون خود بگیردستان بی جانم ، جوانی رفته وُ پیرم بیادل را رها کن ، وقت دل بردن نمی باشد بشو مشگل گشا ، نامردمی ها کرده تسخیرم s@rv
shereno.com/profile.php?id=5531 |