سال نو مبارک

دو قدم مانده به خندیدن برگ یک نفس مانده به ذوق گل سرخ چشم در چشم بهاری دیگر.... تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تان!

 هههه ...

بقا در کوهستان

بقا در کوهستان چرا و چگونه؟
کوهستان مي تواند بهترين دوست و در عين حال بدترين دشمن انسان باشد.
هيچ وقت به جنگ کوهستان نرويد. در مواقع بروز خطر در کوهستان، از فکرتان استفاده کنيد، برنامه ريزي کنيد و خود را زنده نگه داريد و بي هدف انرژ يتان را هدر ندهید.

هر موقعيت اضطراري در کوهستان نيازمند کنترل ذهني کافي بر روي تمامي فعاليت هاي جسمي است. حفظ و مصرف بهينه ی انرژي بدن و همچنين دمای بدن بسيار بسيار حياتي است.

ادامه متن در لينك زير ....

http://tehranclimb.ir/photo/Bagha%20dar%20Kuhestan%2088.pdf

در سرزمین آرزوها

In the land of dream


اینم آخرش

انتشار عکس ها با ذکز منبع بلامانع است... ادامه دارد!

مصرف نوشابه

مصرف نوشابه، چه همراه غذا و چه به تنهایی مضر است، زیرا گاز، مواد رنگی، افزودنی‌ها و قند موجود در نوشابه بر عملکرد دستگاه گوارش، تاثیری منفی دارند.

تقریبا همه مواد و ترکیبات موجود در نوشابه مضر هستند و هیچ ماده مفیدی در آن وجود ندارد. نوشابه‌های بی‌رنگ هم اگرچه فاقد مواد رنگی هستند، ولی مصرف آن ها هم توصیه نمی‌شود.

مصرف نوشابه با هدف هضم کردن غذا و یا به عنوان نوشیدنی همراه غذا به هیچ وجه توصیه نمی‌شود. دستگاه گوارش برای هضم غذا نیازی به نوشابه ندارد و نباید با هدف تسریع هضم غذا، نوشابه مصرف کرد. برخی افراد هم نوشابه را به عنوان یک نوشیدنی و برای خنک شدن بدن مصرف می‌کنند که به این افراد نیز توصیه می‌شود نوشیدنی‌های سالم را جایگزین آن کنند.

مواد غذایی پس از مصرف، در داخل معده از نظر دمایی تعدیل می‌شوند و به دمای مناسب برای هضم می‌رسند، این درحالی است که مصرف نوشیدنی‌های سرد به همراه غذا، تعدیل حرارت مواد غذایی را مختل می‌کند که در نتیجه آن، هضم غذا با مشکل مواجه می‌شود.

افرادی که با مشکل ترشح زیاد یا کم اسید معده مواجه هستند، باید با مراجعه به پزشک و درمان دارویی این مشکل را حل کنند و مصرف نوشابه نه تنها تاثیری در رفع این مشکل ندارد، بلکه می‌تواند عوارضی هم در پی داشته باشد.

پس از مصرف غذاهای چرب، اگر نوشابه و یا هر مایع دیگری مصرف شود، موجب رقیق شدن اسیدهای گوارشی می‌شود و درنتیجه هضم غذا با مشکل مواجه خواهد شد.




افرادی که از زخم معده و سوزش سر دل رنج می برند، باید از مصرف نوشابه های گازدار جدا خودداری کنند.

هنگامی که شما در بطری یک نوشابه گازدار را باز می کنید، بلافاصله حباب ها و گازهای موجود در آن به بیرون جهیده و دیده می شوند. گاز این گونه محصولات به سبب وجود اسید فسفریک و دی اکسید کربن موجود در ترکیبات شان است که سبب اسیدی شدن این گونه مواد خوراکی نیز می گردد.


PH نوشابه های گازدار بین 5/2 تا 5/3 است که موجب پدید آمدن محیطی اسیدی در معده می گردد. در دستگاه گوارشی بدن، فقط معده قادر به مقاومت در برابر چنین محیط اسیدی می باشد. اما دیگر اعضای سیستم گوارش مانند دهان، گلو و مری در پی مصرف نوشابه های گازدار، دچار اختلال می گردند، زیرا مخاط دهان، گلو و مری در برابر اسید، بسیار حساس و آسیب پذیر هستند.

اسید فسفریک موجود در این نوشابه ها نیز در رقابت با اسید ترشح شده توسط دیواره ی معده، عملکرد صحیح معده را تحت تاثیر قرار می دهد. هنگامی که کار معده مختل می گردد، غذای مصرفی، هضم نشده باقی می ماند و سبب بروز سوء هاضمه و نفخ می شود.

افرادی که از زخم معده و سوزش سر دل (ترش کردن غذا) رنج می برند، باید از مصرف نوشابه های گازدار جدا خودداری کنند.



تبــــیان

هلیکوپتر امداد کوهستان


نکات ایمنی در مورد هلیکوپتر امداد کوهستان …
همینطور که در مورد هلیکوپترو نحوه استفاده از آن جهت امداد و تخلیه مجروحین و حوادث دیدگان در کوهستان جستجو می کردم به سایت زیبا و ومفید همنورد عزیزم رضا پور با نام ماگما آشنا شدم و با اجازه ایشان مطلب ذیل را از سایت مزبور برداشته و و از آن استفاده نمودم . با تشکر از سایت ماگما. نیک
متاسفانه هفته گذشته یک تن از امداد گران حادثه کوهنوردی در منطقه دنا در اثر بر خورد ملخ به سرش جان باخت . این حادثه برای سومین بار است که در ایران اتفاق میافتد . پس از جستجوی کوتاهی در اینترنت متوجه شدم هیچ جا نکات آموزشی به زبان فارسی در زمینه ایمنی در اطراف هلیکوپتر موجود نیست . با توجه به آمار بالای حوادث کوهنوردی در کشورمان و اینکه هر کدام از ما ممکن است روزی با این وسیله روبرو شویم نکاتی هر چند کوتاه اما مفید که حاصل تجربیات شخصی بنده به عنوان خلبان این وسیله است جمع آوری کردم . امیدوارم که مورد استفاده دوستان قرار گیرد .
اول توضیحات کوتاهی در مورد خود هلیکوپتر برای آشنایی بیشتر :
1- هلیکوپتر بر عکس تمام وسایل پرنده دیگر که قابلیت گلاید دارند بوسیله نیروهایی کار میکند که در تضاد با هم قرار دارند و کوچکترین اختلالی در کارش موجب بروز یک فاجعه میگردد .
2- وزن برخواستن برای هر هلیکوپتر میزان مجازیست و پرواز با بیش از این وزن غیر ممکن است .
3- ملخ هلیکوپتر در هنگام چرخش (حدودا 330 دور در دقیقه ) نا مریی میشود و سرعتی (سرعت زاویه ای ) نظیر یک گلوله شلیک شده دارد و کوچکترین تماس با آن باعث آسیب شدید میگردد .
4- ملخ دم برای خنثی کردن گشتاور چرخش ملخ اصلی و سرعت چرخش آن حدودا 3برابر ملخ اصلیست .
5- سرعت گردش ملخ در تمام طول پرواز ثابت است و این زاویه حرکت ملخ است که تغییر میکند .
6- نیروی ایستادن در جا برای یک هلیکوپتر از نیرویی که برای پرواز نرمال استفاده میکند بیشتر است .
7- هلیکوپتر در حالت ایستا برای امداد مانند یک شئی معلق بسیار آسیب پذیر بوده و باد شدید (بیشتر از 30 کیلومتر در ساعت ) یا حرکات پاندولی امداد گر یا بار خارجی میتواند باعث عدم تعادل آن و بروز حادثه گردد .

8- هر چه ارتفاع بیشتر شود با توجه به رقیق شدن هوا از توانایی وسیله پرنده کم خواهد شد .
9- هلیکوپتر ها در ایران دارای 3 خدمه میباشند . خلبان (سمت راست کابین ) کمک خلبان (سمت چپ ) و کروچیف (پشت کابین ) . کروچیف مسوول کابین و امور مسافران بوده و تمام هماهنگی مسافرین با خلبان باید بوسیله کروچیف و اجازه او انجام گیرد .
10- امداد در کوهستان با توجه به وجود بادهای غیر طبیعی ، رقیق بودن هوا ، نیاز به پرواز ایستا ، عدم وجود جای مناسب برای نشستن ، نزدیک شدن به صخره ها و عدم دسترسی به رادیو از پرواز های بسیار خطرناک به شمار میرود و خلبان و خدمه خود در معرض خطر جدی قرار دارند .

________________________________________
قسمت دوم به رفتار کوهنورد در مقابل یک هلیکوپتر امداد اشاره دارد :
1- در هنگام نزدیک شدن هلیکوپتر امداد بوسیله افروختن دود یا تکان دادن یک پارچه رنگی به خلبان در دیده شدن خود کمک کنید .
2- پشت به باد باستید با دستان باز … با این کار جهت باد و نشستن در جهت مناسب را به خلبان نشان دهید .
3- حداقل محل مناسب برای نشستن هلیکوپتر 30 m در 30m است . در غیر این صورت خلبان قادر به نشستن نخواهد بود .
4- در هنگام نشستن از هلیکوپتر دور شده و پشت به هلیکوپتر بنشینید . برای محافظت از چشمها در اثر برخورد سنگ و خارو خاشاک دستان خود را روی صورت بگیرید .
5 – هرگز از پشت یا سمت شیب دار به هلیکوپتر نزدیک نشوید .

6 – نزدیک و دور شدن به هلیکوپتر حتما باید با زاویه 45 درجه از دماغه هلیکوپتر انجام شود تا خلبان آگاهی لازم را داشته باشد .
7 – اگر هلیکوپتر در حالت ایستا قرار دارد و نمیتواند بنشیند از انجام حرکات شدید هنگام سوار و پیاده شدن خودداری کنید .
8- چنانکه هلیکوپتری در حال استارت یا شات داون کردن میباشد از نزدیک شدن به آن تا ثابت شدن کامل ملخ خودداری کنید .
9 – حواستان به تجهیزاتی نظیر باتوم یا کلنگ کوهنوردی باشد که عمودی نگرفته باشید !.
10 – اشیا شل مانند کلاه یا دستمال سر و … را هنگام نزدیک شدن هلیکوپتر با دست بگیرید .
11- فرکانس تماس اضطراری در تمام جهان ( 40.50 FM) و ( VHF 121.50) می باشد .
12- چنانچه رادیو در اختیار دارید از بلاکه کردن یا صحبت بی مورد در رادیو خودداری کنید .
13 – پس از ورود به داخل کابین فورا نشسته و کمربند ایمنی را ببندید .
14- از جمع کردن بار و مسافرین در یک سمت کابین خود داری کنید .
15 – از بردن مواد سوختی و محترقه به داخل کابین خودداری کنید

منبع: ماگما (؟)

Hermann von Barth

A pioneer of the Northern Limestone Alps: Hermann von Barth

You possibly will meet this name in the Allgäu Alps, the Wetterstein or the Karwendel and Berchtesgaden range. His name stands for many first ascents of summits unknown to most people in those times (and even in our times). And you then will recognise one of the most important developers of alpinism in the Northern Alps, a sort of founder of individual alpinism without guides, somebody who mastered the grade II and III, even IV without much belay, somebody who brewed coffee on the summits, slept out in the wilderness without a tent, thankfully shared the dishes with hunters and shepherds, who climbed with crampons on his boots and with a huge walking stick, the first who published an accurate description of the Northern Limestone Alps and somebody who led an almost ardent and cometlike life and died much, much too young:

He did not tackle the well known, huge glacier mountains of Austria or Switzerland. He had no Matterhorn or Mont Blanc in his eyes. It was somebody who fell in love with the pale, sparse and remote Northern Limestone Alps.

At last there is a monument erected at the Kleiner Ahornboden (named after the famous grove of alpine maples growing there in abundance) for Hermann von Barth in the middle of Karwendel ranges. It shows the numerous hikers and mountain bikers who was the “first mover” on the tracks, trails and routes which can be used so naturally in our days.

Hermann von Barth was born on June, 5th, 1845 in the castle of Eurasburg, a little village south of Munich. He is by birth a Baron “von und zu Harmating”. Early in his youth, Hermann was attracted by outdoor activities. He often went out hunting with his two brothers, Ernst and Hugo, or undertook long hikes.

His father, a royal Bavarian chamberlain, sold the castle in 1857 and the family moved to Munich, due to the better schools of the Bavarian royal capital.

After finishing his school career in Munich he joined the University of Munich and started to study law. During an internship at Regensburg his uncle placed him in may 1868 to the county court at Berchtesgaden.
Mountaineering all on your own in those times was considered to be maniac. Nobody in his right state of mind planned to tackle those limestone giants without a company. There where no huts, no trails and - most important, no mountain partners for young Hermann. He did it all on his own. He did not take a guide and he had to look for the best routes on his own. Trustworthy and experienced mountain guides where hard to be found in those times and Hermann von Barth did not like to be dependend on somebody. He laughed about the farmer sons “guiding” tourists up on some easy mountain using the same routes over and over again. He didn´t like glacier routes, too. He said that he did not want to be “drawn across a glacier like an ordinary cow.”

Sometimes he could ask huntsmen or herdsmen if they knew some routes but this “help” was often a rather dismal one. Most of them didn´t know the routes to the summits. Most of them even did not know the names of the summits, a fact, you can experience even nowadays, e.g. in some remote regions of Südtirol. (On a hike near Stilfs / Ortler Group I once was questioned by a mountain farmer about my hiking plans. I want to summit Piz Minschuns, Schafberg, I answered and he did not know what mountain that was. It was standing right in front of us. His meadows were below that summit. Our landlord explained later that most people do not know the proper geographic names of the surrounding peaks.)


At last there is a monument erected at the Kleiner Ahornboden (named after the famous grove of alpine maples growing there in abundance) for Hermann von Barth in the middle of Karwendel ranges. It shows the numerous hikers and mountain bikers who was the “first mover” on the tracks, trails and routes which can be used so naturally in our days.

Yad bad

وچه رویاهایی
که تپه گشت و گذشت
و چه پیوند صمیمیتها
که به آسانی یک رشته گسست
....
در میان من و تو فاصله هاست
گاه می اندیشم
-می توانی تو به لبخندی این فاصله را برداری

دستهای تو توانایی آن را دارد
-که مرا
زندگانی بخشد
چشمهای تو به من می بخشد
شور عشق و مستی
و تو چون مصرع شعری زیبا
سطر برجسته ای از زندگی من هستی...

با وبلاگها

 مرگ والتر نونس در رخ جنوب غرب چو اویو

4 اکتبر 2010 – والتر نونس Walter Nones کوه نورد ایتالیایی دیروز بر اثر سقوطی مرگبار در حین صعود در رخ جنوب غرب چو اویو جان خود را از دست داد. با اینکه جزئیات امر چندان روشن نیست ، این خبر از سوی Asian Trekking و تیم نونس تایید شده است . بازگشت والتر و انجام  اکسپدیشن فعلی پس از آن صورت می گیرد که دو سال پیش همنوردش کارل اونترکیرچررا در رخ راخیوت نانگاپاربات در دو سال قبل از دست داد. نونس امیدوار بود مسیر جدیدی را در رخ جنوب غرب چو اویو به سبک آلپی باز کند و با گیووانی ماکالوسو و مانوئل نوکر هم تیم شده بود.

والتر نونس در چو اویو چند روز قبل

در وب سایت تیم والتر آمده است :" دیگر هرگز او را در آغوش خود نخواهیم یافت ، اما هنوز هم می توانیم به یاد بیاوریم که والتر چه آدم بی نظیری بود."

منبع : http://newfarid.blogfa.com/

زاهدان گوهر شرق

زاهدان ٬ گوهری در شرق

گذری با خاک پاکستان

پاکستان در مصیبت...!! 

-------------------------

فراموش نکنیم!! پاکستان هنوز در بحران است...

"آصف علی زرداری" رئیس جمهوری پاکستان در مورد به طول انجامیدن بازسازی مناطق سیل زده این کشور هشدار داد. وی در یک کنفرانس مطبوعاتی گفت که پروژه بازسازی این مناطق ممکن است سالها به طول انجامد. سیل ویرانگر هفته های اخیر در پاکستان تا کنون جان هزار و 600 شهروند این کشور را گرفته و زندگی حدود 20 میلیون تن دیگر را متاثر کرده است. زرداری حداقل زمان ممکن برای بازسازی مناطق سیل زده را سه سال دانست. وی تاکید کرد: فکر نمی کنم پاکستان هرگز بتواند این صدمات را جبران کند اما ما به حرکت خودمان ادامه می دهیم. به گفته زرداری دولت پاکستان تلاش می کند مردم را در مقابل وقایع مشابه در آینده حمایت کند.

 

-------------------------

سفر به زاهدان و  . . .

سرزمین اساطیری سیستان و بلوچستان از دو ناحیه شمال و جنوب تشکیل شده‌است. سیستان امروزی که قسمت شمالی استان را در برمی گیرد، در کتاب اوستا، یازدهمین سرزمینی است که «اهورامزدا» آفریده. همچنین زادگاه رستم دستان قهرمان حماسی شاهنامه فردوسی می‌باشد. تاریخ نگاران سیستان را به گرشاسب، یکی از نوادگانکیومرث نسبت داده‌اند. نام سیستان از نام اقوام آریایی «سکا» اخذ شده‌است. «سکاها» در حدود سال ۱۲۸ قبل از میلاد، سیستان را به تصرف خود در آورده و در پهنه آن استقرار یافته‌اند.


«نیمروز» نام دیگر سیستان است. همچنین بنای بیشتر شهرهای سیستان را به پهلوانان اسطوره‌ای ایران چون زال ، سام و رستم نسبت داده‌اند. زمانی سیستان جزو متعلقات دولت ساسانی به شمار می‌آمد که به دست اردشیر بابکان فتح شد و در سال ۲۳ هجری قمری ، مسلمانان عرب این سرزمین را فتح کردند.


اولین فرمانروای معروف ایرانی این سرزمین بعد از اسلام، «یعقوب لیث» صفاری بود. بعد از صفاریان ، سامانیان ، غزنویان و سلجوقیان نیز هر یک ، مدتی در این سرزمین فرمان رانده‌اند.

سر زمین سیستان دارای مکان‌های باستانی ودیدنی فراوانیست مانند کوه خواجه که نام دیگر آن به زبان پهلوی (اوشیدا)است و به معنای کوه ابدی است. این کوه تنها بلندی دشت سیستان است و مورد تقدس زرتشتیان هم قرار دارد زیرا آنان بر این باورند که پیامبر دین زرتشت از آنجا ظهور می‌کند. کوه خواجه از سه سلسله زمانی در خود آثاری بجا دارد از سه سلسله اشکانیان ساسانیان و حکومت‌های اسلامی بعد از آن.

سرزمین بلوچستان امروزی که ناحیه جنوبی استان را تشکیل می‌دهد، در قدیمی‌ترین اسناد تاریخی به اسم «مکا» مشهور بوده و در نوشته‌های هرودت تاریخ نگار یونانی از آن به عنوان «گدروزیا» یاد شده‌است.به دنبال سقوط هخامنشیان توسط اسکندر مقدونی (۲۳۰ پ- م) وی مسیر بازگشت خود از هند را «گدروزیا» انتخاب کرده‌است. پس از ساسانیان توسط اعراب مسلمان، در زمان خلیفه دوم، اکثر مردم این سرزمین بلافاصله به اسلام گرویدند.


از زمان ساسانیان به بعد این سرزمین همواره جزیی از ایران محسوب می‌شد تا اینکه با دخالت بریتانیا در قرن نوزدهم میلادی عملاً به دو بخش غربی و شرقی تقسیم شد. از این به بعد بلوچستان مانند سایر ایالت‌ها و ولایت‌های کشور حکومت خان خانی داشت تا در سال ۱۳۰۷ ه.ش پس از شکست دوست‌محمدخان بارکزائی قدرت حکومت مرکزی در این خطه تثبیت شد.

                            منبع متن : ویکیپدیا

    ------------------------------------------------------

آی آدمهای در ساحل نشسته…

آی آدمهای در ساحل نشسته…!!

پاکستان را دریابیم....

‌Breaking News: Pakistan newspapers reported outbreaks of waterborne disease

--------------------------------

آی آدمها، که در ساحل نشسته شاد و خندانید،  یک نفر در آب دارد می سپارد جان  یک نفر دارد که دست و پای دائم می زند  روی این دریای تند و تیره و سنگین که می دانید...یک نفر در آب دارد می کند بیهوده جان، قربان.  آی آدمها که در ساحل بساط دلگشا دارید،  نان به سفره جامه تان بر تن،  یک نفر در آب می خواهد شما را  موج سنگین را به دست خسته می کوبد...

به آب زدن زنان پاکستانی در حالی که بچه های خود را در آغوش دارند و شهر را ترک میکنند... رویترز

                     ----------------------------------------------------------------------

People in the flood’s wake were already desperately poor and what little possessions they had have been washed away. The extent of this crisis is only slowly emerging. The more villages that are reached the grimmer the picture becomes.

There is a desperate need for temporary shelter, clean drinking water and toilets to avert a public health catastrophe. People also need medical care and basic food items. We are looking at a sizable aid package that will require a great deal of public support


Four-year-old Inamullah sits amidst furniture left to dry in a flooded courtyard after returning to his house in Nowshera, located in Pakistan's northwest Khyber-Pakhtunkhwa Province..  Photo: REUTERS

          -------------------------------

امین معین طی تماس تلفنی با حمید اولنج گفت : پس از 17 روز تلاش طاقت فرسا، یکشنبه هفتم شهریور در ساعت 16:30 قله نوشاق(نوشاخ) زیر پای ایرانیان قرارگرفت.»...(هیئت کوهنوردی همدان)

دره نوردی!! دره کبوتری!

دره کبوتری!! دره نوردی با طعم کبوتر!!

یک روز با صدای چیلیپ چیلیپ (آب)!

شهر یاسوج - روستای مهریان

-------------------------------------------

تاسف فراوان بخاطر سیل در پاکستان ٫٫٫ مردم پاکستان را فراموش نکنید.

-------------------------------------------

بعد از مدت ها دور از وبلاگ! دور از کوه! دور از دوست! دور از زندگی! بازم اومدم و تصمیم گرفتم ادامه بدم!

"ما خسته دالانيم که از خستگي راه
با دوست نشستيم زديم باز به بيراه
گر ما ز تو اينگونه کنيم شکوه نشو زار مکن ناله و افغان
ما در پي راهيم نه بيراه

شعر از ن.ن"

(البته شعر ربطی هم به پست نداشت فقط بخاطر شاعرش اینو گذاشتم)

قبل از هرچیزی و هرکاری عذرخواهی از دوستاااان وبلاگ نویس مخصوصا فواد و آقای صدقی!! و بقیه دوستان!! بعد از مدت ها "حدودا ۵ هفته" یه برنامه جور شد و رفتیم برنامه و جاتون خالی برنامه خوبی بود!! عکس ها رو گذاشتم و بقیه عکس ها هم توی ادامه مطلب هست!...

 این دره قرار نبود همش آب باشه و گفتن فقط یه تیکه عبور از رودخانه داره!!! ولی توی این دره ما فقط یه تیکه توی خشکی بودیم!!

 

در مسیر یافتن ورودی دره...

دهانه ورودی دره...

در اواسط دره...

بقیه عکس ها در ادامه مطلب...

نفرات شرکت کننده: محمد شفابخش - نیما (نوجوان ۱۱ ساله) - حسین رمضانی (راهنما) - محمد هادی

-------------------------------------------------

Pakistan Floods

 "I have one request to all the mountaineering community out there," Please don't forget the people in Pakistan, try to help too!!!" As a veteran aid worker in the country, Gerfried is already at work to raise funds...

--------------------------

ادامه نوشته

آبشار تخت سليمان - دنا

معجزه گاه تخت سليمان - آب ملخ (در دامنه غربي رشته كوه دنا)

و آنگاه هدهد ، تخت سليمان را در بلندترين و سردترين نقطه نهاد ...

اصفهان - سميرم - روستاي آب ملخ - ۱۹ تیرماه


عكس از اميد صفايي

مولف مرآت البلدان نويسد: «چشمه اي است که بزعم بعضي نويسندگان آب آن چشمه دافع مضرت ملخ است و از کوه دنا که از مشاهير جبال ودر ميان اراضي فارس و عراق واقع است ميجوشد و آب چشمه بر روي پل سنگي ميريزد و از دو طرف داخل رودخانه ميشود. معروف است که چون ملخ به ناحيه اي آيد شخصي برسر اين چشمه آمده ظرفي از آب چشمه به نيت آن ناحيه برميدارد و گويد ميخواهم سار ملخ خوار به فلان جا آيد و شرط است که در هيچ منزلي ظرف آب آن چشمه را بزمين نگذارد و هر جا که منزل کند ظرف آب را بر سه پايه يا درختي بياويزد و چون بناحيه ملخ زده وارد شود آب را بر مزارع و اراضي بپاشد تا بزودي مرغ سياهي بنام ساربعده زياد در آن محل پديدار آيد و ملخ ها را صيد کرده بخورد تا تمام شوند، ولي اين قول معروف دليل عقلي ندارد. شاه عباس در سنه 1066 ه' . ق. بتماشاي چشمه آب ملخ رفت و بقرار معلوم در قزوين هم چشمه آب ملخ وجود دارد«. (از مرآت البلدان ج 4 صص 229 - 230).

از سمیرم که به طرف یاسوج حرکت میکنی حدود 45 کیلومتر که دور شدی  به  جاده ای خاکی بی نام و نشان  میرسی که از سمت چپ جاده اصلی جدا شده و با فراز و نشیب و پیچ و خم زیادی به روستای کم جمعیت آب ملخ منتهی میشود .روستایی در شمالی ترین قسمت خط الراس دنا و مردمانی اصالتا بختیاری ...آب ملخ نام سرچشمه آبشاریست که به رودخانه خرسان میریزد و سالیانی دور که مزارع گندم روستاهای اطراف مورد تهاجم ملخ قرار میگیرد از آب این چشمه نسبتا بزرگ برای دفع آفت استفاده میکنند و آفت را از بین میبرند و هنوز هم هر ساله کشاورزان اطراف  از این آب برای دفاع از مزارع خود استفاده میکنند 


در روستاي آب ملخ همه محلي ها از قاطر استفاده ميكنن براي بردن وسايل مردم ، تا آبشار 7000تومان... (حالا بشين درس بخون)




آخرين خانه روستاي آب ملخ  و در پشت آن گورستان . . .
 
...تا کنون در رودخانه خرسان که یکی از سرشاخه های کارون است تعداد زیادی (29 نفر ) که برای شنا رفته اند هرگزباز نگشته اند و تنها یک جنازه که متعلق به یک تیم قایقرانی در رودخانه خروشان  از کشور ایتالیا  بوده پیدا شده است ... خرسان به معنای خروشان است و واقعا نامی برازنده اپن رودخانه پیچان ...



آبي بس خروشان و پژواكي بس غرشناك



رود خانه در پایین دست است و مسیر از روستا تا آبشار کمتر از یک ساعت به طول می انجامد. در امتداد خرسان باید حرکت کرد و بر سر آخرین پیچ که میرسی بهت زده میشوی ... رودخانه عظیم ناگهان در دل غاری گم میشود و آبشاری از فراز دهانه سرسبز  غار به داخل آن میریزد .  تمام دره تنگ لبریز از صدای هیاهوی آب است . بیشتر به افسانه میماند تا واقعیت ...!

غار در زير درختان انبوه در مركز تصوير...

به بالای غار که میروی دوباره شگفت زده میشوی ... یک غار دیگر در دیواره صخره  عمود بر غار اول  وجود دارد که چشمه آبی بزرگ از آن میجوشد  و آب آن روی سقف خزه ای غار اول پخش شده و درون رودخانه میریزد... حدود 40 متر آن طرفتر رودخانه خرسان از دهانه دیگر غار بیرون میآید و به سوی خلیج همیشگی فارس رهسپار میشود .

شگفتی سوم اینجاست که یک چشمه  بزرگ دیگر هم از درون دیواره صخره ای غار بیرون زده و تشکیل آبشار سومی میدهد و از همان داخل دیواره  غار به درون رودخانه میریزد و همه این زیباییها در مکانی با مساحت چند صد متر مربع در کنار هم جمع شده اند و از انسان در برابر اینهمه زیبایی جز سکوت و تماشا چیزی بر نمیاید.

گزارش از فواد (ماگما)

-------------------------------------------------------------

عكس هاي برنامه صعود قله حوض دال دنا - محمد گائيني  

-------------------------------------------------------------

ياشاسين عظيم قيچي ساز ، نانگاپاربات صعود شد...

-------------------------------------------------------------

 بازديد سه هزار نفر در دو روز از درياچه گهر - خبرگزاري مهر

-------------------------------------------------------------

تراژدي تنگ گمبيل...

تراژدي دره گمبيل ، بودن يا نبود ؛ اين است راز گل سرخ

پيمايش تنگ گمبيل

-------------------------------------------
از اونجايي كه قبلا برنامه روز جمعه ما مشخص نبود كه چه كساني هستند و تعداد چند هست و كجا قراره بريم ؛ يهو تعداد جور شد و برنامه هم مشخص شد و تنگ گمبيل ريخته شد.

يه پاترول كرايه كرديم كه روز جمعه ساعت 5 صبح اومد دنيالمون كه قبل از اينكه بياد دنبالمون 30هزار تومن پول گرفت كه بياد سر قرار ، ما هم جمعه 5 اونجا بوديم و حركت كرديم براي سپيدان كه حدودا 1 ساعت طول كشيد رفتيم سپيدان ، از سپيدان وارد جاده پيست اسكي شديم و رفتيم به سمت جانپناه قله رنج ، از اونجا هم حدودا 15 كيلومتر جاده خاكي رفتيم به طرف تنگ گمبيل و تنگ ياغي خونه....
تا آخرين نقطه اي كه ماشين ميره ما رفتيم و بعد خداحافظي كرديم با راننده و بعد از 20 دقيقه راهپيمايي نشستيم صبحانه خورديم ، بعد از خوردن صبحانه حركت كرديم به سمت دره ، در ابتدا رودخانه اي وارد دره ميشه كه از چشمه جاق جاق سرچشمه ميگيره كه حدودا 1 كليمتر بعد از چشمه جاق جاق چشمه اي ديگر به نام بزغره به اين پيوند ميخوره و يه رودخانه بزرگ رو تشكيل ميده ، آدرسي كه به ما داده بودند اينجوري بود كه راه آب رو بيگيريم و بريم توي رستا ميزنيم بيرون ، و ما هم همينكارو كرديم، دره بسيار زيبا بود با درختان زياد و رودخانه اي خروشان...

مسير آبي ؛ مسيري كه GPS توي گوگل ارث track كرده

چوپاني ديديم و ازش آدرس گرفتيم و حركت خودمون رو ادامه داديم به طرف تنگ بعدي ، توي اين مسير 3 تا تنگ رو وارد و خارج شديم تا اينكه يه جاي با صفا پيدا كرديم و بچه ها تني به آب زدند و جرعه اي آب بازي كردند ، بعد از شنا و آب بازي بچه ها حدودا 30-40 دقيقه بعد يه جاي مناسب پيدا كرديم و ناهار خورديم و كلي ناهار خورديم و هي ناهار خورديم تا اينكه آخرش هم سير نشديم،بعد از خوردن ناهار حركت كرديم به سمت ادامه دره كه ديديم دره تمام شده!!!! دره بن بست بود و يه پاكوب مالرو بزرگ در سمت راست دره ديديم!!! وارد پاكوب شديم و يه شيب زياد رو صعود كرديم به سمت بالا.
روي GPS كه داشتيم مسير ها رو مارك كرده بوديم و دائم مسير رو چك ميكرديم‌، چون از قبل Track اين مسير رو نداشتيم واسه همين سخت بود مسير و پيدا كردن و محمد از ما جدا شد تا مسير رو پيدا كنه! اشتباهي اول ما اين بود كه آب با خودمون به انداره كافي برنداشته بوديم و همه تشنه بودن!!
از اينجا به بعد ما مسير رو گم شديم و . . .  

مسير آبي ؛ مسيري كه GPS توي گوگل ارث track كرده

(بقيه داستان در ادامه مطلب)
--------------------------------------
تبريك به دوچرخه سوار شير شيرازي مژده رفيعي بخاطر كسب مقام اولي در مسابقات كشوري...
 
 
 
-------------------------------
 
ادامه نوشته

دنا و كوهنويسان

شبي مهتابي ، صعودي آفتابي

صعود قله حوض دال (دناي مركزي) 4360متر

ديدار با كوهنويسان: محمد گائيني ، محمد نادعلي نسب ، علي بيات (الوندي) ، حسين رمضاني

---------------------------------------

استاد تجويديان هفته گذشته تماس گرفتن كه گروه البرزي هاي قم برنامه اي داره براي صعود قله حوض دال و احتياج به راهنما دارن و منم با تاخير به برنامشون پيوستن و اصلا نميدونستم دقيقا چه كساني جز برنامه هستند ، بعد از هماهنگي ها با همديگه قرار شد جمعه ظهر سي سخت باشيم و صعود رو شروع كنيم كه همين اتفاق هم افتاد. . .!! ساعت 15 سي سخت بودم كه يهو يه ون نقره اي ديدم و دوستان وبلاگ نويس محمد نادعلي نسب و محمد گائيني خودشون رو معرفي كردن و كلي خوسحال شدم كه دوستان مجازي خودم رو واقعي ديدم...

(به زودي گزارش كامل رو ميذارم)

شرق دنا در هوايي پر از گرد و غبار - عكس از روي قله

غرب دنا در هوايي پر از گرد و غبار - عكس از روي قله

نماد قله در ارتفاع 4360متري قله حوض دال و پرچم 3 رنگ ايران...


واقعا تشكر از همه افراد گروه به خاطر لطف و محبتشون

---------------------------------------

نفرات شركت كننده: حميد تجويديان (سرپست) - محمد گائيني (عكاس - ايران را بگرديم) - محمد نادعلي نسب (ديوانه كوه) - علي كمالي - علي صابري - محمد افتخاري (عكاس) - مهدي جوشقاني - سيد جواد موسوي - مرضيه بنكدار - محمد هادي.

---------------------------------------

چاه قلعه بندر

ژرفاي سياه با كبوتران چاهي

چاه قلعه بندر به عمق 106 متر

--------------------------------------


مولف کتاب حدودالعالم که به سال 372ه.ق تالیف شده می نویسد:"شیراز قصبه فارس شهری بزرگ است. خرم و با خواسته و مردمان بسیار... و اندر وی یکی از فهندز است قدیم، سخت استوار و آن را قلعه شه موید خوانند و اندر وی دو آتشکده است که آن را بزرگ دارند و اندر وی یک گونه اسپرغم است سوسن نرگس خوانند، برگش چون برگ سوسن و میان چون نرگس...

قلعه بندر،QALEH-BANDAR (به فتح باء و دال و سکون بقیه)در انتهای غربی قسمت اول کوه شمالی، مشرف بر تنگ سعدی قلعه ای بوده که اکنون خراب شده است .این قلعه را به نامهای "فهندز" و "بهندژ" و "کهن دژ" و "پهن دژ" و"فهندژ" نامیده اند. ولی مردم شیراز آن را "قلعه بندر" گویند...

...یکی دیگر از مدارک و شواهدی که سابقه شیراز را به زمان هخامنشی و بلکه بیشتر می رساند، وجود چاه ژرف و عمیق در کوه سعدی است.به نام چاه قلعه پهندر( چاه قلعه بندر) نظیر چاههایی که هخامنشیان یکی در تخت جمشید و سه دیگر در امتدادکوه رحمت کنار جاده شیراز – اصفهان (محازی چشمه علی آباد) در کوه حفر کرده اند.عمق این چاه 106 متر و اندازه دهنه آن 4X4 متر، معلوم است که این پنج حلقه چاه و چاههای نظایر آن که در سایر کوههای فارس موجود می باشد و تا کنون از انظار پنهان مانده ، همه برای یک منظور معین ساخته شده و اگر تاریخ حفر آنها به پیش از هخامنشیان نرسد به طور تحقیق به زمان هخامنشیان مربوط می شود...

حدودالعالم به کوشش دکتر منوچهر ستوده صفحه 130

شیراز – علی سامی چاپخانه موسوی آذر ماه 1347 صفحه 15 –   16

این دو قلعه به موازات هم و در فاصله ای حدود 500 متر از یکدیگر قرار داشته و با توجه به اینکه قسمت زیادی از آنها تخریب شده ولی از دور نمایان است. چاه در قسمت وسط و در جنوب آنها حفر شده که هر سه یه مثلثی را بوجود آورده اند.قلعه ها در اثر مرور زمان تخریب و سنگها و خشتها در اطراف آن پراکنده است. در لابلای مصالح، رد پایی از کوزه ها و سفالهای شکسته مشاهده می شد.چاه در شیب کوهستان قرار دارد. به علت آنکه چاه در فاصله 2 متری قابل رویت می باشد، اگر کسی از شیب کوهستان به سمت پایین به سرعت حرکت می کرد، امکان خطر سقوط در چاه وجود داشت.به همین دلیل چند سال پیش برای امنیت بازدید کنندگان با میله های آهنین حفاظ بندی کرده اند.متاسفانه بعضی از افراد میله ها را از جا کنده و به درون چاه ریختند. برای آخرین باری که از این چاه دیدن کردم، متوجه شدم که روی آن را با بتون پوشانده و فقط یک روزنه ای به اندازه 20X20 سانتی متر باز گذاشته که هیچگونه دیدی برای بازدید کننده وجود ندارد.

در اصفهان یک آتشکده ای وجود دارد که از دوران ساسانیان بجا مانده است.مردم برای بازدید از آن با صرف هزینه ای ، حدود 1 کیلومتر کوهنوردی نموده و آن بنا را مورد بازدید قرار می دهند.آتشکده هم به طرز زیبایی بازسازی شده است.می طلبد مسوولین محترم نسبت به مرمت و بازسازی این ابنیه تاریخی و زیبا که در بهترین نقطه شیراز قرار دارد، اقدام نمایند.با توجه به اینکه در قسمت پایین آن توسط شهرداری فضا سازی شده، همین عملیات را در قسمت شرقی آن ادامه دهند.راهی همانند کوهپایه به سمت قلعه ها احداث نمایند. در قسمت شمالی قلعه ها که به پرتگاه منتهی می شود، می توان با حفاظ بندی و یا دیوار کشی اقدام نمایند.بتون روی چاه را هم برداشته و با حفاظهای محکم و مناسب که چاه به رویت بازدید کنندگان قرار گیرد، می توان فضایی مناسب برای گردشگری بوجود آورد.

به نظر شما خوبه كه اينجا رو يه جاي فرهنگي تفريحي كنن يا نه؟؟

تشكر از سامان بخاطر سمنوي خيلي خوشمزه...

------------------------------------------------------

ونداليسم در الوند و كوهستان ها

http://mishan.blogfa.com/post-413.aspx

------------------------------------------------------



http://mortezasalehi.blogfa.com/post-117.aspx

The face of courage

The face of courage



K2: Iranian lady for the Abruzzi Spur
After her 2008 summit of Nanga Parbat Iranian Leila Esfandyari is back to Pakistan; this time targeting K2. “It’s been hard to make up my mind,” she told Iran Mountain Zone news at departure from Tehran yesterday. “I’ll climb via the Abruzzi Spur together with a high altitude porter.”
Following the Presidential Election last summer, protesters (mostly young) swarmed major city streets in Iran and sent tweets to western media about their opposition; at least 30 people were killed and thousands were arrested - including Iranian K2 climber Kazem Faridian (Frydyan) who was held in Evin prison for close to 50 days.

Kazem summited K2 in 2007, and Nanga Parbat in 2008 in the first Iranian expedition led by a woman and also the first to have a corporate sponsor.
Leila said that the death of fellow Iranian mountaineer Saman on Nanga Parbat, but more importantly the arrest of Kazem have given her a hard time. After summiting Nanga Parbat in 2008, Iranian Leila Esfandiari is going for K2. This time, the lady climber sold everything to be able to go. “I’ve sold my house in order to get money to climb K2, since I’ve got no sponsors. My ambition is to climb all 14x8000ers, and I would join any expedition… if I just could find a sponsor outside Iran,” she told Karrar. Check ExWeb's special on the courageous lady today.

For the upcoming attempt, Laila is joining an international team launched by Adventure Tours Pakistan comprised of climbers sharing permit, including Gerlinde Kaltenbrunner.

Karrar also had a chance to meet the Korea K2 Expedition 2010, led by Cha Moung Kwan and outfitted by Hushe treks. They attended the briefing session at ACP’s HQs in Islamabad last weekend.

In addition, Montagna.org reported that Mario Merelli and Marco Zaffaroni will leave from Italy to K2 on June 28.
 -------------------------------------------------------------

 

در اين صعود ليلا به همراه پنج زن ديگر خواهد بود. كاترينا از انگلستان، كينگا از لهستان، ميگان از كانادا و گرليند از اتريش.

گرليند كالتنبرورر اهل اتريش در حالي براي صعود K2  تلاش مي كند كه پس از صعود اورست در ماه آوريل و مه گذشته از مسير شمالي به شماره 13 دست يافته و اكنون پس از اوسون كره اي و ادورين پاسبان اسپانيايي براي بدست آوردن عنوان سومين زني كه هر 14 هشت هزاري را صعود كرده تلاش خواهد كرد.


ليلاي ايراني در ABC سخت ترين كوه جهان


ديروز 22 ژوئن ليلاي ايراني به عنوان اولين نفر در اين فصل رودر روي قله K2  ايستاد.
پس از 7 روز راهپيمايي از اسكاردو، ليلا اسفندياري دوشنبه 21 ژوئن وارد بيس كمپ قله K2 شد.
كوهنورد زن ايراني و باربر ارتفاع بالايش تصميم گرفتند كه سه شنبه استراحت كنند و چهارشنبه حركت به بيس كمپ پيشرفته را آغاز كنند.
ضمنا به گزارش سايت iranianchallengers :
لیلا اسفندیاری امروز چهارشنبه دوم تیرماه در یک هوای خوب با دو ساعت و نیم تلاش خود را به کمپ ABC رسانده و پس از برپایی کمپ حدود ساعت 12 به بیس کمپ برگشته است. به گفته لیلا طبق پیش بینی های هواشناسی روزهای پنچشنبه و جمعه هوای منطقه مساعد نیست و او روز شنبه در صورت مساعد بودن هوا راهی کمپ یک خواهد شد.

براي ليلا اسفندياري، شيرزن ايراني آرزوي موفقيت و افتخار آفريني داريم.

                             -----------------------------------------------------

كوهنويس ها به گوش باشيــــد ؛ ثبت نام آغار شد...!

                             

هورم...

Photo related MAGMA

The body is given out on loan ، don't waste it and expect to use it tomorrow.

The End

حال روزگار...

فال سعدي

تا حالا با سعدي فال گرفتيد؟

يه لونه پرستو هست 3 تا تخم هم داخلشه - عكس از سامان


صبح می​خندد و من گریه کنان از غم دوست                   ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست

بر خودم گریه همی​آید و بر خنده تو                               تا تبسم چه کنی بی​خبر از مبسم دوست

ای نسیم سحر از من به دلارام بگوی                             که کسی جز تو ندانم که بود محرم دوست

گو کم یار برای دل اغیار مگیر                                      دشمن این نیک پسندد که تو گیری کم دوست

تو که با جانب خصمت به ارادت نظرست                         به که ضایع نگذاری طرف معظم دوست

من نه آنم که عدو گفت تو خود دانی نیک                       که ندارد دل دشمن خبر از عالم دوست

نی نی ای باد مرو حال من خسته مگوی                        تا غباری ننشیند به دل خرم دوست

هر کسی را غم خویشست و دل سعدی را                    همه وقتی غم آن تا چه کند با غم دوست

يكي آبشارهاي روستاي پس كل - عكس از سامان


------------------------------------------------------

عظيم قيچي ساز در يك تيم بين اللملي به نانگاپاربات ميرود  -   كوه نيوز



------------------------------------------------------

ليلا اسفندياري در پاكستان ، آماده براي صعود K2 سخت ترين قله جهان  -  كوه نيوز


------------------------------------------------------

پيمايش دره سه جك - گروه كوهنوردي استقلال شيراز

پيمايش غار كانگوهر

پيمايش غار كانگوهر

پيمايشي پفكي در حركتي سياه
---------------------------------------------------------

مقدمه : غار بزرگ و زیبای کانگوهر در ۳۶ کیلومتری شرق سوریان مرکز شهرستان بوانات فارس قرار دارد و یکی از زیباترین و بزرگترین غارهای ایران می باشد ٬ ارتفاع دهانه غار از سطح دریا ۲۶۵۰متر است و به ابعاد ۳۲ در ۱۸ متر . . .!! درون غار ٬ تالارهای بزرگ و زیبایی وجود دارد که دارای استگلامیت و استلاگتیت های بسیار زیبا و جالب و خیره کننده است . این غار ٬ در تیرماه ۱۳۴۱ توسط کوهنوردان شيراز کشف گردید...

این غار به دلیل ریزشی که سال های بسیار دور در دهانه داشته سنگ های بسیار بزرگی در زیر این مسیر ریخته شده که برخی اوقات باید برای رسیدن به دهانه به صورت بولدرینگ از سنگ ها و در شیب خیلی زیاد صعود کرد ٬ البته سمت راست این مسیر پاکوبی توسط کوهنوردان و غارنوردان درست شده برای سهل شدن مسیر....

طول این غار حدودا 850 متر و عمق غار ۶۰۰ متر هست که برای بازدید از غار نیاز به کار فنی است...

موقعیت غار : پس از رسیدن به شهر سوریان مرکز شهرستان بوانات با ماشین های خطی به سمت روستای مونج یکی از روستاهای بزرگ شهرستان بوانات میرسیم و بعد از روستای مونج به سمت جاده مهریز یزد حرکت میکنیم و حدودا ۳۰ کیلومتر بعد از روستا ۲ جاده خاکی وجود دارد که اولی تابلویی دارد به نام شرکت زرین دشت و جاده خاکی دوم تابلویی به نام منطقه شکار ممنوع توت سیاه که وارد همین جاده خاکی می شویم و بعد از ۵ کیلومتر جاده خاکی به پاسگاه محیط زیست میرسیم.

راه رسیدن به دهانه : پس از عبور از پاسگاه محیط زیست توت سیاه وارد تنگی میشویم به نام تنگ بند نو که بین دو کوه به نام عمر کوه و آویشن پیر که است که دهانه غار در کوه سمت راست یعنی عمر کوه است که پس از راهپیمایی حدودا یک کیلومتر در جاده خاکی به دهانه زیبای غار میرسیم...

پوشش گیاهی منطقه : در منطقه درخت های بادام زیادی به چشم میخورد و گیاهان دیگری مانند گون ٬ کهکم (نمیدونم چیه؟؟!!) ٬ و در برخی نقاط بنه یافت میشود.

حیوانات منطقه : کبک ٬ تیهو ٬ خرس ، گرگ ٬ گراز ٬ بز ٬ کل بز ، پازن ٬ قوچ ٬ میش ٬ شغال

غار "کان گوهر" بوانات فارس به فهرست آثار ملی ایران پیوسته است
درج اطلاعات بالا با ذكر منبع بلامانع است
بعد از اينكه به دلايل زيادي برنامه غار پرآو لغو شد تصميم بر اين شد كه اين چند روز تعطيلي بريم غار...
با چند نفر از بچه ها هماهنگ كردم و 2 نفر از اونا موافقت كردن با برنامه و قرار شد يه تيم 3 نفره بريم غار كانگوهر.
روز جمعه با سامان از شيراز حركت كرديم و با يه دستگاه پيكان به سمت سعادت شهر رفتيم و سعادت شهر استراحت كرديم و به يك فروند تريلي اف اچ به سمت ده بيد رفتيم از اونجا هم با يك دستگاه سمند به سمت شهرستان سوريان مركز بوانات حركت كرديم و از بوانات هم باز با يك دستگاه پيكان به سمت روستاي منج راهي شديم ، از روستاي منج حدودا 4-5 كيلومتر به سمت جاده يزد و كرمان حركت ميكنيم و جاده خاكي اولي نه جاده خاكي دومي سمت راست 2 متر بعد از تابلو محيط زيست توت سياه ميريم داخل...
از اونجا هم ميل خودتونه ميتونيد 2-3هزار تومن اضافي بديد جاده خاكي رو بريد داخل ، ميتونيد هم پياده بريد ، كه ما پياده گز كرديم و رفتيم به سمت پاسگاه محيط زيست.
پاسگاه كه رسيديم سيامك هم تماس گرفت و سوريان بود ؛ از اونجا بهش آدرس داديم و 1 ساعت بعد اونجا بود ، سيامك - مسعود - ايمان به ما پيوستند و تيم ما طي يك عمليات ضربتي 5 نفره شد.
شب شام خورديم و خوابيديم ، سيامك و مسعود و ايمان توي ماشين خودشون خوابيدن (فكر نكنيد حالا يه ماشين بزرگي بود كه 3 نفر توش جا شدا ، پرايد بود) من و سامان هم خيلي باكلاس توي چادر خوابيديم و تا صبح به نواي باد گوش داديم...
صبح هم ساعت 4:30 بيدار شديم و تا وسايل رو جمع كرديم و خودمون هم جمع كرديم شد ساعت 5:30 و وسايل رو گذاشتيم توي ماشين و حركت كرديم به سمت دهانه غار...
بعد از 20دقيقه رسيديم به دهانه غار و يكم عكاسي كرديم و رفتيم بالا به سمت دهانه ورودي ، جلوي دهانه ورودي وسايل رو تقسيم كرديم و صبحانه خورديم و وارد غاااار (از ته گلو تلفظ شود) شديم.
بقيه به روايت تصوير:


محل كمپ ما در پشت دفتر محيط باني توت سياه
 


دهانه غار در زمزمه هاي اوليه خورشيد


دهانه ورودي غار



فرود از چاه دوم مسير
 


عبور از درياچه اي با تراورس دردآور
 


يكي از دهليزهاي مسير


عبور از درياچه به روش لاخ كردن بدن (هم عمقش زياده ، هم ميخوايم خيس نشيم)
 


سامان صديقي  ، يكي از كوهنوردان و غارنوردان شيرازي
 


وقتي كه همه صدا ميزنند ، آآآآآآآي كور شدم


سامان ، يعد از غااار (از ته گلو تلفظ شود)
 


اگه گفتيد اين چيه؟؟ اين شيشه ترشي بنه هست ، حدودا 45دقيقه دست من و سامان بود كه ، كه يهو تموم شد...


بقيه عكس ها در ادامه مطلب

---------------------------------------------------

صعود قلم - اطلاعيه شماره يك

---------------------------------------------------
ادامه نوشته

ولي یه روز خوب میاد....

خرداد...!!

عكس از نادرخواه

رودخانه حسن جون - عكس از نادرهنرخواه

ای بلندایی که از من می گریزی تا اوج

ای که در چشمانم آشنایی چون مهر

ای تو سر سختی من را الگو

ای که زیبایی ِ تو ، یادگار دامن مادر من

ای تو کوهستان پاک

غربتم را بشناس

اگر این بار مرا رخصت برگشت ندادی ، با مهر

به پرستوی مهاجر بسپار

که سلامم را به مادر برساند!

         --شعر از علی قادری

وبگردی های خرداد ۸۹

--------------------------------

نظر سنجي صعود قلم

--------------------------------


--------------------------------

--------------------------------

به مناسبت ۸ خرداد سالروز سانحه کشته شدن مربی کوهنوردی و اسکی سعید لقمانی

--------------------------------

سالروز حادثه دماوند ( و مرگ دوست عزيزمان ساجده کشیمری) - رازکوه

--------------------------------

سالگرد سانحه سقوط بهرام نیاسی از ديواره اخلومد - همطناب

--------------------------------

حرفه ای ها به دنبال یک قله 9000متری بگردند

-----------------

آبشار خرپاپ - كانون كوهنوردان اوراز مهاباد

-----------------

. . . آن مرد ایلاتی هم می دانست که در شهر ما هیزم تر و نان یخ زده می فروشند.

باشد تا به فردایی دیگر در جایی دیگر . . . (منبع عكس و متن فرشيد روزي طلب)


ناشناخته های دنا

کوهپیایی در ناشناخته های کوهستان دنا

سفر به اعماق دره های شگفت انگیر دنا

دره کلانچه - دشت کپیری - چال شنی -  تنگ دو آب - تل ریزی - دره بن رود - دره سیلاری - تنگ ناری - دره خاری دون - تل مراد - پک میمنی - تنگ بولیو

-------------

با محمد برنامه ریزی کردیم برای گشتی توی دره های دنا ٬ و کشف یه سری چیزا ٬ که آخر هم کشف کردیم ٬ یه گزارش تصویری میذارم بعد توضیح بیشتر میدم...

 

محل کمپ ما در دشت کپیری

 

صبح روز بعد ٬ محل کمپ ٬ در هوایی پر از خاک عراق و عربستان

  

گردنه کپیری

-------

برای دیدن بقیه عکس ها کلیک کنید

-------

نفرات شرکت کننده : محمد شفابخش ٬ سامان صدیقی ٬ محمد هادی

ادامه نوشته

کوهستان دنا ...

کوهپایه های دنا

منطقه دشت ریزکی

 گشتی در منطقه دنا - من و دکتر

دو روزی مهمان دکتر بودم ٬ وبا ماشینش رفتیم گشتی زدیم توی منطقه دنا...!!!

چشمه توف کلنجه ... (ابتدای دره بزکش)

قله مورگل - ابتدای یال یابو سقط شده...

قله نول ۴۱۰۸ -  نمک ۴۰۹۰ - برف کرمو  ۴۱۰۰ و در سمت راست کمی از قله قلم ۳۸۵۰ مشخصه!!

یه چای گرم توی یه هوای بارونی و خنک خیلی میچسبه مخصوصا اگه دودی هم باشه!!

 عظمت قله مورگل ۴۴۲۵متر

دشت ریزکی - قله مورگل - دیواره آب سپاه ۱۰۰۰متر

دره ای زیر یال یابو سقط شده - در روبرو قله ماش ۴۲۵۰متر

بنیامین - همسایه شیطون - توی منطقه سرابی

-------------------------------------------

معرفي وبلاگ جديد و مفيد

گل گشتي در وبلاگ ها

تیم غارنوردی و دره نوردی آبهای سپيد شيراز

تیم غارنوردی و دره نوردی آبهای سپيد شيراز پس از 6-7 سال اجراي برنامه ها . اكتشاف ، بازگشايي و ايمن سازي مسيرهاي دره نوردي و غارنوردي بالاخره صاحب وبلاگ شد.

اين وبلاگ در نظر دارد پس از هدفمندسازي برنامه هاي دره نوردي و غارنوردي به آموزش تكنيكهاي اين رشته هاي جذاب بپردازد.
به گفته فرشيد روزي طلب مدير وبلاگ و سرپرست گروه تا مدتي ديگر  بعضي از برنامه هاي اجرا شده و گزارش هاي اكشتاف را  درآينده بر روي وبلاگ قرار خواهد داد. و  و نيز اضافه كرد در صورت صلاح ديد به نقد و بررسي بعضي از مسائل و معضلات مرتبط با اين رشته ها و ورزش هاي كوهستاني در استان فارس خواهند پرداخت.

ضمنا اشاره شود كه اين گروه وابسته به هيچ نهاد و سازمان دولتي و غيردولتي حتي هيئت كوهنوردي شيراز / استان فارس نيست.

برای دیدن وبلاگ دره نوردی و غارنودی اینجا را کلیک کنید

                                           --------------------------------------------------------

 

تنگ سه جک (SEH JEK) رو نمایی شد

وبلاگ شهريار ايزدي مطلبي با عنوان سفر به ناشناخته ها را بعد از مدتي زياد به روز كرد كه گزارش بسيار مختصر از تنگ سه جك داده شده...

در سال 1382 یک تیم از گروه مذکور برنامه شناسایی تنگ سه جک را از بالای تنگ به انجام رساندند ولی پیمایش این تنگ در اواخر خرداد 88 انجام گرفت.

این تنگ به معنای واقعی خیلی تنگه و ارتفاع دیواره های اطراف آن گاهی به 250 متر هم می رسه.به خاطر عمیق بودن این تنگ, نور خورشید به سختی به ته تنگ می رسه و به همین خاطر آب درون آن بسیار سرد است. آب درون این تنگ به صورت فصلی جریان داشته ولی به دلیل سنگی بودن ساختار آن،  آب درون حوضچه ها , گودال ها و کانال ها همواره وجود دارد.

پیمایش این تنگ به صورت کاملا فنی هست و بعضاً فرودهایی با ارتفاع بیش از 40 متر نیز بایستی انجام شود و انتهای همه فرودها به حوضچه های آب سرد ختم می شود.

                                           براي ديدن عكس ها و گزارش كليك كنيد

                                          -------------------------------------------------

غار آبیشور - گیلان

غار آبیشور

گیلان - جنگل های ماسال ماسوله

(گزارش و عکس از فریدون فرقانی)

آبی شور یا آب دی شو(آب می رود آن تو، لهجه طالشی) و نام خوبي براي غار است به دليل اينكه آب وارد آن ميشود و از ته آن خارج ميشود.
غارهاي عميق جنگل هاي ماسال و شاندرمن كه ميتواند توسط ماسوله و جاده هاي منتهاي به ماسوله به آن رسيد.
از جاده ماسال 1/5 ساعت رانندگي در يك جاده خاكي قرار دارد و اين جاده شما را به دهانه غار هدايت ميكند.


بعد از جاده حدود 150متر پياده روي در يك شيب كم را داريد دهانه غار زير يك ديواره بسيار بزرگ واقع شده و ارتفاع قوس ديواره به حدود 30متر مي رسدكه بعد از عبور از دهانه وارد غار ميشويم.
ساخاتار آبيشور رودخانه اي است كه درون غار بيشتر آبشارها و تونل ها و مقاداري آب وجود دارد.
درون غار فقط يك منطقه نيار به خزيدن است و در مناطق ديگر غار چند متر فضا بالاي سر وجود دارد.


يك تونل در آن واقع شده 300متر بعد از ورودي. ورودي آن 4 متر است كه ميتوان بدون طناب از آن گذشت اما همه آبشارها نياز به فرود و استفاده از طناب داردو تكنيك هاي فرود از سنگ. بزرگترين فرود آن 12 متر است و در حين فرود آب بر روي سر شما ميريزد بنابراين از خيس شدن لذت ميبريد.


در آخر غار يك تالار وجود دارد به متراژ 50متر مربع و شما در آن نقطه 170متر زير زمين هستيد.
مدت زمان پيمايش اين غار براي يك تيم نرمال با توانايي فني متوسط حدود 4 ساعت است.

فریدون فرقانی

--------------------------------------------

 کمک رسانی در ماکالو

--------------------------------------------

چه راست میگفت شاملو که سکوت سرشار از ناگفته هاست!!  -  تیم دره نوردی آبهای سپید شیراز

hitchhiking

کوهنوردان بیکار بخوانند...!!!

hitch-hiking  یا به اصطلاح خودمونی جول شدن (مسافرت مجانی)

 

ترجمه از محمد هادی (نویسنده وبلاگ)

hitchhiking یا مسافرت مجانی (با شصت مسیر را نشان دادن - توقف خودرو برای سوار شدن در مسیر - ایستادن کنار جاده برای مسافرت مفتی و . . . ) با استفاده از فرد مسافر انجام میشود به صورتی که کنار جاده می ایستد و با مدل های مختلف خودرو را متوقف میکند و سوار میشود برای یک مسافرت مجانی ٬ ممکن مسافرت کوتاه باشد و یا ممکن است طولانی باشد!!!!

مسافرت مجانی (hitchhiking ) - عکس از خودم (جاده اصفهان - شیراز)

بسیار از افراد مختلف این کار را انجام میدهند ولی همه موفق نیستند و همه نمیتوانند این کار را انجام دهند (تجربه من تو این کار بسیار زیاده!!  خیلی این کار رو انجام دادم ) ٬ شما باید نشان بدید که میخواید سوار ماشین بشید و باید ژست بگیرید... خوب حالا این ژست چند روش دارد!!! توی شمال آمریکا یه ژست معمولی هست که ماشینی که عبور میکنه رو انگشست شصت رو بالا میگیرند و ماشین هم می ایسته و اونو سوار میکنه!!! در بخش های دیگر جهان این روش شایع هست که بصورت معمولی می ایستند و انگشت شصت رو به سمت مقصد اشاره میکنند و همزمان اون یکی دست رو به سمت پایین تکون میدهند!!!  البته این نوع فرهنگ تا حدودی نشان میدهند که hitchhiking توی کشورها و نقاط مختلف فرق داره و اینم نشون میده انگشت شصت بیشتر جواب میده تا ژست سفر....

مسافرت مفتی تاریخ و قدمتی طولانی داره و در نقاط و کشورهای مختلف قوانینی برای این کار وجود دارد و مکان هایی برای این کار تعبیه شده!! در بعضی از ایالت های محلی آمریکا برای این کار قوانین خاصی ترتیب داده شده و بعضی از نقاط این کار ممنون شده که ایمنی سفر مسافران را برای حمله سارقان تضمین کند!!!

در سال ۱۹۴۶در مجله نيو جرسي دستگیری چندین hitchhiker گزارش شده كه سفرهاي غير مجاز انجام داده بودند. در كانادا در بيش از ۴۰۰ بزرگراه محدوديت hitchhiking انجام شده و چندين كشور مانند : بريتانيا ٬ كلمبيا و چندين كشور ديگر قوانين خاصي دارند. در تمام كشورها در اروپا قانوني است با ژست سر جاده ايستادن و جهت خود را نشان دادن و ماكن هايي هم وجود دارد كه اين كار پيگيرد قانوني دارد و كسي كه اين كار را انجام ميدهد جريمه ميشود مانند : شاهراه انگلستان و اتوبان هاي آلمان...

 

روش هاي  hitchhiker از سيگنال جول شدن به رانندگان متفاوت است ٬ مثلا در آمريكا و بريتانيا ٬ يكي انگشت شصت خود را تكان ميدهد ٬ انگشت شصت يكي ثابت است ٬ در بعضي نقاط در جنوب آمريكا يك نمايش در جلو ماشيني كه از دور مي آيد انجام ميدهند كه در آن نمايش انگشست شصت كاربرد زيادي دارد ٬ يا اينكه در بعضي نقاط برگ نخلي دست ميگيرند و در لب جاده تكان ميدهند ٬ يا اينكه مشت خود را رو به پايين به سمت جاده تكان ميدهند و ماشين كه سر رسيد انگشست شصت خود را باز ميكنند...

hitchhiker  ممكن است روي تكه كاغذي مقصد خود را بنويسد و يا روشي ديگر كه هنگام رد شدن خودرو مورد نظر نام مقصد خود را بلند اعلام كند ٬ روش اخير براي رفتن به نقاط مختلف مخصوصا طبيعت گردها زياد جواب داده. به اين ترتيب حمل و نقل مدرن به روش جول شدن و سوار شدن بر خودرو غريبه هاي سره راهي است...

براي افزايش ميزان موفقيت در hitchhiking روش هاي ديگري وجود دارد. hitchhiker  با تكان دادن انگشست شصت خود گاهي لبخند هم بزند نشان دهنده دوستي است و از لحاظ روانشناسي حس خوبي به راننده ميدهد ٬ همچنين تكان دادن مقداري پول ميتواند در شرايط بد و مسافرت سريع موثر باشد تا متوجه شوند شما مايل به پرداخت پول هستيد و اگر به قصد كمك هم نباشد حدقال به مكاني امن برسيد. اينكار و روش ها براي سرگرمي و اطلاعات بيشتر و پيدا كردن دوستان جديد كار لازمي است ٬ در بعضي از نقاط مانند آسياي مركزي hitchhiker  در كاميون هاي باري سوار ميشود و يا ماشين هاي سواري باري و انتظار مي رود مسافرت رايگان باشد اما متاسفنه راننده طلب پول ميكند و hitchhiker  بدبخت ميشود . . . !!!!!

**معمولا hitchhiker  بايد مقداري پول با خود داشته باشد**

دلايل زيادي براي مسافرت مفتي وجود دارد ٬ از جمله عدم وجود خودرو شخصي ٬ عدم وجود پول براي حمل و نقل عمومي ٬ يا به دليل در دسترس نبودن ترمينال و با پرت بودن منطقه و اين به طور كلي ممكن است جز دلايل مستقيم و بي واسطه صورت بگيرد ٬ دليل اصلي hitchhiking  ممكن است ماجراجويي باشد ٬ عشق به مسافرت باشد ٬ تحقيق در مورد فرهنگ ها باشد و . . .

هیچهایکینگ از نوع شیرازی در نروژ جاده Gaupne  - عکس از محسن انواری (با توجه به گفته محسن این حرکت اونجا اصلا جواب نداد)

توماس hitchhiker  مادام العمر آمريكا بي واسطه خاطرات خود را در كتابي جمع كرد ٬ او شصت سال در كنار جاده ها روشنگردي و سفر ميكرد و او به دلايلي ترد شده از خانواده و خانه خود بود...   "" در جسارت چنين سفرهايي چزهاي خوب به طور مداوم اتفاق مي افتد كه اين نشان دهنده اين است كه زندگي در حال تغيير ميتواند باشد ٬ توماس""

hitchhiking - عکس از خودم (جاده سمیرم)

و اما ۸۰ سال بعد . . .!! آینده ی hitchhiking 

گرچه بسياري از افراد مسافرت مفتي برايشان امري ساده و تفريحي است و ممكن است خيلي از آنها دليل خاصي نداشته باشند ولي از ژست ايستادن آنها به راحتي مي توان تشخيص داد كه دليل او براي اين سفر چيست؟؟!!!

ماكس hitchhiker  قديمي و مربي دوچرخه سواري در جاده ميگويد : "hitchhiker  هميشه وجود دارد و شما ميتوانيد يك كار نيك در روز براي خود انجام دهيد"

در روش hitchhiking  ركوردهايي ثبت شده كه بعد از تحقيق كامل اونا رو همينجا قرار ميدم ولي تعداي رو پيدا كردم :

جك كروز مسافرت مفتي به ۴۸ ايالت آمريكا در ۳۳ روز...

استفان شلي مسافرت مفتي ۶۲۱.۳۷۱ كيلومتر كه در كتاب گينس ثبت شده...

خوان ويلارينو كه سفر خود را در سال ۲۰۰۵ از آرژانتين آغاز كرد و به روش hitchhiking به كشورهاي عراق ٬ ايران ٬ افغانستان و تبت كرد و كتابي در مورد چالش و مهمان نوازي اين كشورهاي نوشته ...

سوزان مكنوين كه چندين سال مسافرت مفتي در كانادا و ايالت هاي آمريكا انجام داده است (۱۹۹۰)

hitchhiker  فرانسوي لودويك هابلر كه ۲ سال مسافرت مجاني تنها با يك كوله پشتي انجام داد و تمام كشورهاي اروپا را سفر كرد (۲۰۰۸)

محمد هادي كه در صعود به قلل مختلف از اين روش براي بازگشت استفاده كرده (البته بيشتر از ۱۰-۱۵ بار نبوده)

"hitchhiker  يك شخصيت ماجراجو است كه فقط بايد به آن كمك كرد  تا به ماجراجويي خود ادامه دهد٬ادوين"

 اخطار : معمولا hitchhiker  بايد مقداري پول با خود داشته باشد...

Warning: Usually a hitchhiker should have some money with himself

نقشه مسیر هیچهایکرهای دنیا

hitchhiking - عکس خودم از خودم گرفتم (جاده سی سخت)

       -----------------------------------------------------------

 آشنايي با مسيرهاي ديواره علم كوه - استاد عباس نژاد

  -----------------------------------------------------------

حوض دال - تغییر

باز هم تغییر بخاطر شرایط نا مساعد هوایی

کوهرنگ - کنسل شدن دوره امداد و نجات کوهستان بخاطر شرایط نامساعد جوی

تغییر برنامه زردکوه بخاطر شرایط نامساعد جوی -- صعود نیمه تمام حوض دال مرکزی دنا

هیئت اعزامی بلاگفا  (محمد هادی - مصیب  ) - گروه خلیج پارس شهرستان گناوه

هوای خراب و شرایط بد جوی در ارتفاعات دنا - دره سی چانی

داستان این برنامه طولانی هست و من الان حوصلم نمیشه کامل تضیح بدم....!!

برنامه از جایی شروع شد که مصیب علیپور از دوستان خوب گناوه ای خبر دوره ای رو بهم دادن در کوهرنگ که بخاطر شرایط بد هوا کنسل شد و بعد برنامه تغییر کرد و  صعود زردکوه رو بهم گفت که با توجه به شرایط نا مساعد جوی برنامه کنسل شد و چند تا برنامه پشت سر هم کنسل شد تا اینکه گروه گناوه به سمت کوهرنگ حرکت کردند و در طوفان و برف بهاری کوهرنگ گیر افتادن و برنامه کنسل شد و به سمت یاسوج حرکت کردند و تماس گرفتن براي صعود حوض دال كه برنامه جور شد و رديفش كرديم كه بريم...

روز چهارشنيه ساعت ۱۴ از شيراز حركت كردم و ساعت ۱۷ هم سي سخت خانه كوهنورد بودم. هوا خيلي بد بود و بارون شديد ميومد و بالا هم داشت برف ميزد و زياد حساب نميكردم رو برنامه و با توجه به چيزايي كه توي سايت هاي هواشناسي زده بودهوا تا روز شنبه خراب بود و اميدي براي صعود نبود. ولي با توجه به علاقه شديد و انگيزه زياد بچه هاي گناوه برنامه اي ريخيتيم كه تا قسمتي از دره سي چاني رو صعود نيم و برگرديم پايين كه صبح روز بعدش ساعت ۵ صبح بيداري داديم و با تاخير بسيار زياد ساعت ۷ صح راهي دره سي چاني شديم...

 

علمک تابلو از جنس مصیب

قله نمک ۴۱۰۸متر -  از دیدگاه دره سی چانی

تیم دوم (که ۵ نفر بودیم) - گیر کردن در مه و کولاک برف و رعد و برق و  باد شدید...

 تیم به دو قسمت تقسیم شد!! چون یه سری از بچه ها وسایل و تجهیزات مناسبی نداشتند قسمتی مشخص شده از مسیر نشستن تا ما بریم و بیایم و با خراب شدن هوا بچه ها رو راهی پایین کردیم تا خودمون از بالا برگردیم پایین. مسیری که بچه ها برگشتن پایین برف نداشت و رچ معمولی کوه بود و خیلی راحت رسیدن و ما با بیسیم با هم در ارتباط بودیم...

۵ نفر از تیم پایین موندن و ۵ نفر رفتیم بالا سمت قله چال زنبوری به ارتفاع ۳۹۰۰متر که با خراب شدن هوا اونجا رو صعود نکردیم...

نگارش تصویری در ادامه مطلب ...

ادامه نوشته

بام فارس صعود شد

از کجا به کجا؟!؟!؟!؟!

صعود قله رنج و بازدید از دریاچه برم فیروز و بازدید از آبشار مارگون

هیئت اعزامی بلاگفا  (محمد هادی - فواد )

(به روایتی از دوستان عزیز محسن انواری و محسن عسگری قله رنج ۳۷۰۴ متر گزارش شده)

توضیح عکس : فواد در حال رفتن به سمت چشمه 

ساعت ۱۱ شب روز دوشنبه بود كه فواد پيامك داد براي برنامه قله قاش مستان بلندترين قله زاگرس در منطقه دنا كه برنامه رديف شد و ميخواستيم بريم و توي همون پيامك زدن ها هم برنامه ريزي كرديم كه بريم.

صبح روز بعدش با تماس به خفر و سي سخت خبر هواي خراب منطقه مه شديد رو شنيدم كه هوا رو هم چك كردم ديدم درسته فعلا هوا خرابه و نميشه رفت اونجا و برنامه معلق موند!!! ولي برنامه ريزي ايندفعه تلفني بود  رو ريختيم براي قلل منطقه سپيدان فارس...

روز چهارشنبه ساعت ۲۲ من و فواد از شيراز به سمت سپيدان حركت كرديم و حدودا ۵۰ دقيقه طول كشيد تا رسيديم اونجا ولي هيچ ماشيني اونجا نبود و شده بود شهر ارواح كه يهو چند تا از دوستان سپيدانيم رو ديدم كه سوار دوچرخه بودن و اومدن طرف ما و زحمت كشيدن واسمون يه ماشين جور كردن تا ما رو برسونه توي جاده پيست توي اين فاصله هم يه دوري با دوچرخه ها زديم .

ماشين اومد و ما سوار شديم و رفتيم طرف جاده پر پيچ و خم پيست اسكي كه قبل از رسيدن به پيست اسكي پولادكف از ماشين پياده شديم و رفتيم طرف جانپناه رنج. هوا نسبتا سرد بود ولي با راه رفتن گرم شديم و بعد از ۲۰ دقيقه رسيديم جانپناه. توي جانپناه اول هوا خوب بود و ميشد با يه پلار گشت و نشستيم يه چيزي خورديم و اماده شديم واسه خوابيدن.

من نه زير انداز داشتم نه كيسه خواب!!! (نميدونم رو چه حسابي من رفتن برنامه ۲ روزه ) فقط كيسه بيواك داشتم كه بعيد ميدونستم تا صبح زنده بمونم!!! يه مشت لباس از كوله درآورديم و يه تخته چوبي هم توي جانپناه بود كه گذاشتم زير بالا تنه و گرفتيم خوابيديم. اولاش هوا خوب بود و خوشحال بودم كه تا صبح ميخوابم.

توضیح عکس: تخته چوبی که شب روش خوابیدم

بيرون جانپناه باد خيلي شديدي ميومد كه كم مونده بود جانپناه رو از جا بكنه! هوا هم خيلي سرد شده بود و داشتيم ميلرزديم ، دقيقا تا صبح بيدار بوديم و داشتيم ميلرزيديم و به صداي باد گوش ميداديم ، فقط داشتم دعا ميكردم كه زود هوا روشن بشه و خورشيد بياد بيرون تا گرم بشيم ديگه واقعا تحملش سخت بود!!!

صبح بيواك رو از روي سرم دادم كنار ديدم هوا روشنه نگاه كردم ديدم ساعت ۸:۳۰ صبح هست ولي آفتاب نبود!! از شانس قشنگ ما هوا ابري بود!! وقتي از جا دراومديم ديگه حسابي ويبره ميخوردم! انگار توي بيواك گرمتر از بيرون بود ، برف توي منطقه هم زياد بود...

بلاخره حركت كرديم رفتيم سمت چشمه آبسرد كه فكر كنم ۲۵ دقيقه بيشتر طول نكشيد! چشمه خيلي كثيف بود و راهش بسته شده بود! كه راهش رو باز كرديم و كمي از آبش خالي شد! سريع قمقه ها رو آب كرديم و حركت كرديم به سمت مسير صعود كه بخاطر نخوابيدن شب قبل حسابي داشتم گيج ميزدم تلو تلو ميخوردم كه به هر بدبختي بود تا وسطاي مسير رفتيم و نشستيم صبحانه خورديم! بعد دوباره كار رو شروع كرديم و چشم به هم زديم ديدم نزديكه خط الراس هستيم سرعتمون زياد بود توي تايم كمي قله رو صعود كرديم كه تصميم گرفتيم بريم و از درياچه برم فيروز هم بازديد كنيم!!!

توضیح عکس: سنگچین قله رنج

توضیح عکس: اینم یه سوراخ که شبیه غار هست روی خط الراس (البته داخلش رو برف کامل پوشونده بود)

در راه بازگشت

هوا به قدري گرم شده بود كه هرچي لباس داشتيم و گذاشتيم توي كوله و از يه مسير ديگه و يه دره ديگه حركت كرديم به سمت درياچه برم فيروز ، من اين مسير رو نيومده بودم ولي ميشد راه درياچه رو تشخيص داد!!! هوا هم يه دقيقه ابري بود يه دقيقه آفتابي!! باد نسبتا شديدي هم ميومد!! توي اين دره هر چي ميرفتيم نميرسيديم ديگه واقعا از ديدن درياچه پشيمون شده بودم! بلاخره بعد از حدودا ۳ ساعت راهپيمايي توي دشت و دره رسيديم به درياچه زيباي برم فيروز ، آب درياچه كم بود و حجم برف دوور درياچه خيلي زياد بود! ساعت ۱۶:۳۰ رود از كنار درياچه حركت كرديم به سمت پايين و توي راه تصميم گرفتيم آبشار مارگون هم ببينيم!!

قله رنج - در مسیر رفتن به سمت دریاچه برم فیروز

و بلاخره دریاچه برم فیروز خودشو بهمون نشون داد!!

آخراي مسير درياچه برم فيروز قبل اينكه از كوه خارج بشيم نشستيم و ناهار خورديم و رفتيم لب جاده!!

جاده سوت و کور هست و پشه هم پر نمیزنه!!!

هيچ ماشين گذري از اونجا رد نميشد كه بخوايم بريم سمت مارگون و ديگه داشتيم نا اميد ميشديم كه مثل هميشه فرشه نجات آبي (نيسان) اومد و ما رو سوار كرد و رفتيم سمت روستاي كمهر و اونجا ما رو پياده كرد!! باز ايستاديم لب جاده و دعا ميكرديم ماشين بياد كه يعو يه لندرور خوشگل اومد و ما رو برد سر دوراهي كمهر-مارگون و پياده كرد!! اونجا هم ديگه نااميد از همه چيز نشستيم لب جاده ولي واقعا هيچ ماشيني نبود كه بعد از ۳۰دقيقه شايدم بيشتر يه فرشته نجات آبي (نيسان) اومد و ما رو سوار كرد و برد سر دو راهي آبشار مارگون پياده كرد! فقط ۷-۸ كيلومتر ديگه مونده بود ولي انگار ماشينها ديگه تموم شده بودن و اين ۷-۸ كيلومتر نااميدانه و چشم انتظار پياده رفتيم ولي هيچ ماشيني نيومد!!! نزديك پاركينگ آبشار واقعا نااميد بوديم ميخواستيم برگرديم چون هم هوا تاريك بود هم ماشين نيومده بود هم وقت نداشتيم! بلاخره دل و زديم به آبشار و رفتيم سمت مارگون (البته با يه توهم فانتزي) و رسيديم به آبشار و با صحنه كم آبيه آبشار مواجه شديم كه خيلي خورد تو ذوقمون!!

روستای مارگون

آبشار مارگون

تکه ای از آبشار که توی تاریکی عکس گرفتیم!!

از اونجا هم سريع برگشتيم و ساعت ۲۰:۰۰ بود كه توي روستاي مارگون يه نيسان گرفتيم و رفتيم سمت روستاي كمهر ، از اونجا هم يه پيكان گذري سوار شديم و رفتيم سمت سپيدان و از سپيدان هم سوار يه دوو سيولو شديم و اومديم شيراز ، توي دوو سيولو هم جاتون خالي كلي خنديديم ...

ساعت ۲۴ هم رسيديم شيراز و رفتيم خونه استراحت كرديم و روز بعدش هم كه جمعه بود رفتيم از خانه قوام الملك و خانه زينت الملوك ديدن كرديم و برنامه ما به پايان رسيد....

در آخر هم تشكر ميكنم از تمام كساني كه ما رو در جهت ارائه هر چه بهتر اين برنامه ياري كردند : شركت ام تي ان ايرانسل ، شركت همراه اول ، شركت فراورده هاي گوشتي دمس -پونه- صدك ، اشكان و دوستانش از بچه هاي سپيدان ، ماشين هاي گذري روستاهاي كمهر - مارگون - منطقه سه چاه - اسفيون ، حفاطت آبشار مارگون ، سوپري سر پيچ اول مسير مارگون ، دلستر بهنوش ، شركت محترم سايپا مخصوصا فرشته نجات آبيش! ، تاسيسات محترم پيست اسكي ، بليط فروشي و دوستان عزيز نارنچستان قوام و خانه زينت الملوك ، فالوده فروشي بهار  و در آخر هم دوست عزيزم فواد  كه برنامه خوبي رو باهاش اجرا كردم...

                                --------------------------------------------------------------------

 چگونه قاش مستان - قاش مستان شد!!؟؟  - فواد

                               --------------------------------------------------------------------

 دومين مانور تخصصي امداد و نجات در غار

                               --------------------------------------------------------------------

گزارش تصویری...

گزارش تصویری

 دوره امداد و نجات کوهستان (دیواره و غار)  - پاییز ۸۸  -  تهران -  منطقه بند یخچال

مدرس : مجید ثابت زاده (عضو تیم امداد و نجات دیواره های یوسمیت آمریکا)

بقیه عکس ها در ادامه مطلب:

ادامه نوشته

غار انگره مينو

از روز قبل از عید -روز بعد از عید و تا حالا چندتا برنامه رفتم که حسابی حال داد.امیدوارم تا اخر این سال پر از برنامه های درست حسابی باشه!

روز سوم عید یه برنامه رفتیم به غار انگره مینو!

ساعت ۱۳:۲۰ از شیراز حرکت کردیم . ساعت ۱۵ وارد غار شدیم. ساعت ۱۲ شب از غار بیرون اومدیم! ساعت ۳نصف شب هم رسیدیم خونه

عکس های برنامه رو میزارم .گزارش جامع رو به زودی میزارم.

نفرات شرکت کننده: حسین بوئینی ( از کرج) - جلال زارعی ( از کرج) - رویا ملک زاده( از اردبیل) - محمد هادی -فرشید روزی طلب - فرزاد روزی طلب - آرش نوشادی - امیر حسین شکیبا - صالح عباسی - سونیا

دهانه غار

چه حالی میده وقتی به گارگاه میرسی

غول های دره نوردی و غار نوردی . از راست به چپ

///امیر حسین - آرش - صالح - فرزاد -اقای  راننده و اقای کریمی( بنده خدا کلی ترسیده بودن با اقای راننده نصف شبی اومده بودن دنبال ما) جلال - محمد هادی - سونیا - حسین - روئیا - فرشید ///

جلال - حسینمحمد هادیسونیا

                                                                                                        گزارش از سونيا

توضيحات : غار انگره مينو در دامنه كوهستان رنج در روستاي انگره مي باشد. انگره به معناي ذخيره گاه است و دليل اين نام هم وجود تعداد زيادي طلا و جواهرات از قوم هاي قبل بوده...

براي رسيدن به روستاي انگره حدودا ۵ كيلومتري شهرستان سپيدان بعد از ورود به جاده فرعي شش پير و برشنه به سمت روستاي دلخون ميرويم و بعد از رسيدن به دو راهي دلخنون راه را به سمت چپ به طرف بهشت مكان ادامه ميدهيم و ۱۰ كيلومتر بعد از ۲ راهي روستاي انگره ميرسيم. (توضيحات كامل تر و گزارش كامل تر در وقتي ديگر)

---------------------------------------------------------

گشایش مسیری به نام اخراجی ها در جبهه جنوب غربی قله نمک ۴۱۰۸متر - خط الراس شرقی دنا

به زودی گزارش این صعود رو میذارم - منتطر باشید

----------------------------------------------------------