سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

کاش خواب بماند !

 ثبت شده در تاریخ یکشنبه 11 دی 1390 به شماره سریال 156289 در سایت شعرنو

وسایتهای :شعرتک – سیمین ساق

نقدوتحلیل شعر (کاش خواب بماند) توسط اساتید ارجمندم:سرکارخانم ساراچگنی زاده .

جناب یزدانی – جناب بهروزی – جناب عبدالهی دروبلاگ

http://shereyaran.blogsky.com

**

اندیشه ام خفته بجای پلکهایم !

در بلمی غرق درامواج  ساحل

وخَرمنِِ خیال ،

ازهیبت فردای بی ثمر

پهن کرده بساط خود

ماه موذیانه ، ازلا به لای تَرَکهای ابر،

نظاره میکندبرپت پت کورسوی برهنه شب

وروزهمچنان درخواب شیطانی !

سکوتم مه گرفته ازغلظت اندوه

ولبهای خسته ام

چون سنگهای تشنه ازقحطی آب ،

سنجاق شده به هم

گاه اندیشه ام غلت میزند !

تاشاهد پوس خندهای تلخم باشد

که پارو میزند

گذشته ی مفقودگشته را

وتجسم فردای رویائیِ نابارور

درجنگل انبوه تخیلات

کاش همچنان خواب باشد !

تاچِفت بماند ، عبوس بامداد امیدم...!

s@rv

آه ازدنیای تخیلی اندیشه های من ...!

کیست چنان من بود

 ثبت شده در تاریخ دوشنبه 28 آذر 1390 به شماره سریال 154450 در سایت شعرنو

وسایتهای سیمین ساق - شعرپارسی

تقدیم به دوست ارجمندم جناب آقای دکتر مهردادبهارعزیز

**

مرغ دراین قفس منم ،همدم خاروخس منم

تارمزن زاره بزن ، زنده ی بی نفس منم

 

رونکنی بسوی من ، ای گل مشک بوی من

بادگری توهمنشین ، دورشدی زکوی من

 

سوخت دگرترانه ام ، مُرده ی بی نشانه ام

اشک ندارد آسمان ، ساحل بی کرانه ام

 

ای دف دردهای من ، عاشقِ باوفای من

سازمزن برای من ،غصه شده نوای من

مست وخمارگشته ام ، همیشه زار گشته ام

میان دشت وُلاله زار ، چگونه خار گشته ام

کجاست پس بهار من ، خسته شده کنار من

بادخزان چومیرسد ، شکسته شاخه سارمن

دراین قمارکیش شدم ، گسسته ازخویش شدم

زخمه مزن به تارمن ، خموده ازنیش شدم

چفت مزن دهان من ، بسته شده زبان من

غصه نشسته درگلو ، نیست دگربسان من

زاروُخسته گون منم ، غافل ازاین جنون منم

کیست چنان من بُود ، این دلِ پرزخون منم

خلسه شده نگاه من ،  تار شده پگاه من

ضجه زنم برای تو ، تا که شوی پناه من

s@rv