ثبت شده درتاریخ شنبه11اسفند97بشماره سریال درسایت شعرنو
اینستاگرام
نشسته ام به کنج خود ، نگاه به تصویرم
که خسته اززمانه ام ، چنین شده پیرم
ازعاشقی چه مانده، جزغم وتب ودردی
اگرچه تشنه ام به عشق ، ولی ازآن سیرم
طنین دبش کودکی به خاطرآوردم
قلم چه پرهنرشده ، نوشته تقصیرم
گذشته ام غزل کند ، کسی چه میداند
غزل شفا نمیدهد، که کرده تفسیرم
تصدقِ مرام دل ، که بی حیاء گشته
بخاطرش فنا شدم ، گرفته اکبیرم
مپرس دگر زحال من، که غصه میبافم
گره زدم بدست خود، به بخت وتقدیرم
s@rv
shereno.com/profile.php?=5531