سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

کجای قصه بودم

ثبت شده درتاریخ دوشنبه5فروردین 98 بشماره سریال درسایت شعر نو

اینستاگرام

درسکوت مطلق این عشق سردوبی وفایی

خسته گردیدم دگر زیرا نه شوری ونوایی

مهرونازِ عشق بغیرازیک هوس چیزی نباشد

آنکه باتزویر،هرآغوشی فقط کرده گدایی

من کجای قصه بودم نازواطوارش خریدم

دستهایش راگرفتم بس که نالیدازجدایی

بی پناهی پیشه کردتاغرق غمهایش نشینم

غافل اومعتاد شهوت بودنه یک حس خدایی

آن چنان آبستن دردم ازاین نامردمی ها

روزِ مجهول من و شبهای تلخ آشنایی

مثل اسب سرکشی گشتم که بی تاب وتوانم

بشکنید این قفل اسطبلم شوم صحرارهایی

ای فلک کمتربچرخان چرخ گردونت برایم

چونکه میدانم همیشه سازرسوایی سرایی

s@rv

shereno.com/profile.php?=5531

نظرات 1 + ارسال نظر
محسن نوزعیم دوشنبه 5 فروردین‌ماه سال 1398 ساعت 10:48 ب.ظ http://mohsensi.mihanblog.com/

استاد عزیز و ارجمندم
با سلام و عرض ادب گرامیم
خیلی ممنونم. شما لطف و محبت دارین. خوشحالم که حالتون خوبه و سلامت هستین. سال نوی شما هم مبارک استاد عزیز.. انشاالله که این سال جدید برای همه سال خوبی باشه و سایه گرمتان مستدام باشد..
خواهش می کنم انجام وظیفه هست..
استاد راستی از شهرتون شیراز چه خبر؟! اوضاع و احوال خودتون چطوره؟ بهتر هستین؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد