ثبت شده درتاریخ یکشنبه16تیرماه 98 با شماره سریال درسایت شعرنو
اینستاگرام
بایدفراری گردم ازاین شهرویرانگردگر
حتی نمیخواهم بگیرد حال ویرانم خبر
دراین قطارلعنتی زاروپریشان گشته ام
ازعشق بی احساس اوتنها شدم دراین سفر
شایدرهاگردم کمی پژمرده گی بیرون رود
عشقی که پایانش برایم ناامیدوبی ثمر
تنهای تنهارفته ام ، دل را به دریاهازدم
گرچه نمیدانم که این زورق نباشد بی خطر
صوت ترن گاهی ازاین رویا مرابیرون برد
اما چه سود وقتی نباشد مرهمی وبی اثر
بردوش من باری شود با خاطرات خسته ام
ذهنی که ازناباوری خون گشته تا عمق جگر
s@rv
shereno.com/profile.php?=5531