ثبت شده درتاریخ شنبه 6 مهرماه 1392به شماره سریال267224درسایت شعرنو
سایتهای : شعر 2 – شعرناب- فیس بوک
کنارپله کان کودکی ، زیرتشعشع خورشید
امروز زاده شدم
رویاهای تب آلودم
سرشارازکلافهای سردرگم !
گفتم آزادمیشودنفسم
درپیچ وتاب روده های گره خورده ی شعرم
نفس ام خفه شد !
خاراندم ذهنم
مخدوش شددرتلاطم واژه های سست !
خواستم دویدن آغاز
قبل ازخزیدنم !
تصوری مسموم !
اکنون گم شدم...!!!
زیرسایه های خورشید!!
درغروبی دلتنگ!
نه نفس ام مانده ، نه شعروشعور، نه نفس
اکنون نیمی ازمن درانزوا
نیم دیگرغرق دراعماق سکوت
زل زدم به آسمان
که افسونِ شب شده !
تاخواب کندمرا
دربسترتخیلات پلاسیده
**==**==**
بزرگم نکنید این همه
هنوز تاتی تاتی میکند
فکرم !
s@rv