سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

عاشقی مرده است

ثبت شده درتاریخ 30 تیرماه 96 یه شماره سریال475534 درسایت شعرنو

اینستا گرام

شبم را به روزم رسانم وروزم به شب

چه میشد ببینم که غم مرده یا کرده تب

چرا این بهاران خزان وزمستان شده

نه شورو نه حالی دراین شهرویران شده

دل آکنده گشته ازاین غصه و دردو غم

بلا و مصیبت دراین شهر شده پشت هم

نه عشقی نه عاشق نه دلدار نه دل داده ای

کلون گشته میخانه ، نی مستی وباده ای

خیابان پرازخالی ، بی روح وبی آدمی

نه شعرو شرابی که بردل شود مرهمی

غمستان شده کوچه هاعاشقی مرده است

دل ازدست این فاسقان غم افسرده است

**==**==**==**

بیا بگذار سربه دامانم

کمی آرام گیرد لخته های بخت ویرانم

چنگ اندازم به موهایت

نوازش میکنم رویت

تاجولان زنیم با خاطرات هم

برای تو روایت گویم ازدیروز

آن سردرگمی ها ، بی تو بودنها !

وآن غمهای پنهانی

ازامروزت که چون رویا نشستی درکنار من !

وازفردا که مانده روی دستانم !

چونکه میدانم

میان این نوازشها ، خوابت میبرد

هرگزنمی فهمی

تلمباراست سکوت غصه برسینه

ومن درابتدای قصه ی دیروز

میمانم درونِ خود

s@rv

http://shereno.com/5531/56542/475534.html

قبا ترمه برتن کن

ثبت درتاریخ 8/4/96به شماره سریال   473204درسایت شعر نو

ودراینستا گرام

عزیز دل کجا دانی توحال زاریعنی چه

چنان شادی نمیدانی دل بیماریعنی چه

شکستم آیینه کمتر ببیند رنگ رخسارم

مگر آیینه  میفهمد تن  تبدار یعنی چه

اسیرم کرددام تو، فقط زاری شده کارم

بکن توبه مگوبرمن که استغفاریعنی چه

بیا بنگر،به جرم عاشقی اعدام محکومم

توازحالم چه میدانی طناب دار یعنی چه

بروکمتربکن زاری ، گدشته فصل طنازی

پس ازمرگم شدی مرهم مراتیمار یعنی چه

قبای  ترمه برتن کن سیاهی بدشگون باشد

بریدی آس دل ،  دیگر فراق یار یعنی چه

**==**==**==**

گم شدم درپیچ وخم فاصله های ممتد

که میروندتا ناکجا آباد بی دروپیکر

وغرقم دربرکه ی ناهنجار تخیلات!

آنجا که فریادعشق

جاخوش کرده درسراب آرزوها!

ودل همچنان سیه کهنه قبا برتن

درعزای زخمهای چرکین روح

غلغلک میدهدمرا

کدام سو گشودم سجاده ی اقبال؟

برکدام تربت سجده کردم؟

که نشد برایم هیچ دلی

حاجت روا!

اکنون ذهن آشفته ، بازارمکاره

اما نیست خریداراین احساس مضطرب

که جاخوش کرده

پشت لبخند خیس گونه ها

s@rv

http://shereno.com/5531/56542/473204.html