سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

مردی بی نشانه

ثبت شده درتاریخ دوشنبه 20خرداد98به شماره سریال درسایت شعرنو

اینستاگرام

رفتی ومن ماندم و تنهایی و این کنج خانه

همچومرغی غم زده ، ماتم گرفته آشیانه

رفتی وعطرتنت جا مانده لای دفترشعر

سرگریبانم ، ازاین جورِ نفس گیر زمانه

غیرِعکس ویادتان چیزی ندارم تا ببویم

گم شوم گاهی میانه خنده های ناشیانه

بی خبرهستید ازاین حال ودل زارو پریشان

میشودروزی نهال خشک من شایدجوانه!؟

استغاثه میکنم هرشب بگردد ره گشایی

خوگرفتم باغزل های غمین خودشبانه

خاطراتم را نوشتم گوشه ای درسوکِ خلوت

واژه هایم پُرشده اندوهِ تلخ وعاشقانه

انتهایش بغض سنگینی ازاین آبستن ودرد

حک شده برروی جلدش شعرمردی بی نشانه

==**==**==

بزن برتاروتنبورت

بزن شاید فروریزد غم ودردم

که پرکرده تمام ذهن پوچم را

وخالی گشته ازااین عشق بی معنا

چه بی رحمانه میبارد

دراین دنیای وانفسا

غم ودردم

یکی هرگز نمی پرسد احوالت

ومن درغربت تنهایی خود

گم شدم با آرزوهایم

میان کوچه ای بن بست

که حتی مست ودیوانه

دراین کوچه نمی چرخد

s@rv

shereno.com/profile.php?=5531


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد