یک نامه میفرستم برای تو
درتنهائی بخوان
آرام حتی برگ درختان صدایت نشنوند
اطرافت را نگاه کن
کسی سایه بانت نشود وزیرچشمی بخواند
بگذار دردمرا تنها تو بدانی
شایدتنهائی را حس کنی
که من تنهای تنها درسکوتم
وهرلحظه صدای آمدنت را میشنوم
شاید دیوانه ام !!!!
اینجا که جز صدای باد وخش وخش برگها چیزی نیست
اگر اینجا هستی چرا نامه مینویسم
این یک احساس است که نمیتوان نوشت باید حس کرد
واین احساس من است که درکنارم هستی
هرچند دوری واینجا نیستی !!
s@rv
عشق و محبت تنها منحصر به عشق حیوانی جنسی و حیوانی نسلی نیست بلکه نوع دیگری از عشق و جاذبه هست که در جوی بالاتر قرار دارد و اساسا از محدوده ماده و مادیات بیرون است و از غریزه ای ماوراء بقاء نسل، سرچشمه می گیرد و در حقیقت فصل ممیز جهان انسان و جهان حیوان است و آن عشق معنوی و انسانی است، عشق ورزیدن به فضائل و خوبیها و شیفتگی سجایای انسانی و جمال حقیقت.
سلام یک نامه میفرستم برای تو هرچند اینجا نیستی ولی احساسم این است که هستی
واقعا جالبه
سلام
خوبید؟
ممنون که به فکر من هستید
فقط یه خواهش
تو وبلاگم چیزی در مورد فروم ننویس
ممنون میشم
من خوبم اقا کریم
نگران نباشید
امیدوارم شما هم خوب باشید
راستی
هم قالب وبلاکتون هم دوتا شعر جدید خیلی زیبا هستن
سلام
خوبید؟
مرسی به وبلاگم سر زدید اما چرا دیر به دیر ؟؟؟
من مرتب میام تو وب لاگتون
بازم بهم سر بزنید...
شعراتونم محشره!!!!!
سلام
خوشحال شدم از محبتتان
برایتان آرزوی سربلندی دارم
هرجمعه غزل های دادا در وبلاگ تازه می گردند منتظر حضور سبزتان هستم