سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

طاقت دوری

دلم تنگه برای دیدن تو

نمیدونی چه سخته دوری تو

پریشانم ازاین درد جدائی

خبردارم ازاین تنهائی تو

گهی خندان گهی دیوانه وارم

گهی ازدوریت من بیقرارم

نمیدونی چه غوغا دارم امشب

توان بیش ازاین هجران ندارم

زبسکه انتظارت من نشستم

زسوز سینه هردم من شکستم

سرآمد گشته این رسوائی من

درون غصه هایم من گسستم

s@rv

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] چهارشنبه 11 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 12:22 ب.ظ http://saeedbaba.blogfa.com

فوق العاده بود شعر به این قشنگی تا حالا نخونده بودم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد