سروناز

اشعارکریم لقمانی

سروناز

اشعارکریم لقمانی

دزدانه مرا بنگر

دوباره به پشت شیشه های کبود خانه بیا

دوباره مراازکنارپنجره ات نگاه کن

چراغ خانه خاموش است ولی

من تکرار رفت وآمدنت را

ازپشت شیشه های کبود میبینم

که چگونه آرام وبه هربهانه میگذری

تا برخموشی ام نظاره کنی

برو وباز به هربهانه بیا

ودزدانه مرا بنگر

که چگونه ساکتُ خموش

دراین سرمای جان سوز

درانتظار توهستم هنوز

تو رفتیُ بازدوباره بیا

که میلرزم  ازتب وسوز

وبازدرانتظارم که توبازآئی

ببینم تورا که دزدانه مرامینگری

وتو این بار

نظاره گرسایه ام باشی

که درامتدادشب محو می شود

s@rv

نظرات 2 + ارسال نظر
milad دوشنبه 16 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 04:16 ب.ظ http://milad-love.blogsky.com

سلام .
وبلاگ قشنگی داری .
خوشحال میشم به منم سر بزنی .
اگه خواستی تبادل لینک کنیم بهم خبر بده .

صابر پنج‌شنبه 26 آذر‌ماه سال 1388 ساعت 03:55 ب.ظ http://niravan.blogfa.com

عشق را تنها می‏توان بر فرازِ واژه‏گان دید.
احساس‏هایِ تان را ستایش می‏نماییم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد