آسمون گریه نکن ابراتو باز کن آسمون
اسمون کا رما قصه شده ، قصه ها غصه شده
همه جا دردو غمُ گریه شده
همه در ماتمُ غم ، همه دور ازدل هم
همه جا تاریکی همه جاخاموشی
این گلستان بی گل ،عشق دربوته غم
این قفسها بسته، گشته بلبل خسته
پروبالش بسته
تا به کی ناله وفریاد کند
کس نباشد که دل غمزده اش شاد کند
علف هرز روئیده دراین دشت ودمن
چهره ها افسرده چشمه ها خشکیده
جای هر آب سرابی دیگر نا امیدی برسر
خشک گردیده درخت ، میوه ها گندیده
شمع درآتش خود میسوزد
گل وپروانه جدا گشته زهم
آشیانها شده خاک ، سینه ها غم شدو درد
شب وتاریکی شب خنده کنان،همه درجشن سرور
ماه پنهان پس ابر،ابر پوشیده زمان
جای شادی همه غم ،چشمها خسته زباریدن اشک
پلکها خسته شده خوابیده
عشق درحسرت یک بوسه گرم
بادو طوفان همه شب زوزه کنان ، مینوازد دل شب
صید افتاده به دام، دردلِ کوهُ کمر
خانه ها ویرانه ،عشق بی سامانه
مویه دارد دلها
واژه ها فرسودِه اززبان افتاده
هیچکس نیست درجوشُ خروش
همه جا خاموشی همه دربیهوشی
آسمان اشک مریز ، تودگر گریه نکن
دل ما سیراب است ، زندگی درخواب است
s@rv
سلام آقای لقمانی سروستانی
خواندمتان
من همان میلاد شعر نو هستم
وبلاگی دارم
خوشحال میشوم اگر مرا بخوانیدُوبلاگ من حکم یک دفترچه یادداشت را دارد
اگر خواستید نظری بر نوشته هایم روا دارید
سلام جناب لقمانی عزیز
از لطفتون به بنده بینهایت سپاسگذارم
زندگی در خواب است
چه تعبیر زیبایی
موفق باشید
سلام بر جناب لقمانی
ممنونم استاد از ینکه همیشه ماروفراموش نمی کنید ومارا از محبتتان سیراب می کنید باز خواندم ولذت بردم
سلام استاد
در صورت تمایل تبادل لینک کنیم
سلام
استادد حقیر نیز متقابلا وبلاگ شما رو لینک کردم
امید دارم که بتونم به نحو احسن از محضرتون استفاده کافی و وافی رو ببرم
سلام جناب لقمانیوممنون که مرا لینک کردید.
تا فردایی بهتر.
زیبا و زیبا بود
گفت عشق چیست ؟
گفتم بوسه از لبانت.
وشاید حسرت یک مرد
که خسته از تنهائی خویش بود.
خواستم در آغوشش گیرم
خندان دوید و در مه گم شد.
سال ها از آن طعم بوسه می گذرد
و من تنها با قلبی شکسته در انتظار تو.
به امید آن روز پای این پنجره
چشمانم را به افق می دوزم.
سکوت . دیوار .من
و تو هنوز نیامدی.
با آغاز پائیز
من نیز اشک ریزان خواهم شد
قدم زنان و خش خش برگ های پائیزی که
سکوت تنهائی من را می شکند.
و تو هنوز نیامدی.
پای این رود بزرگ
چه خنک آبی
یاد آن روز که تو
گیسوانت در باد می رقصید
باز تنهائی مرد
دور بودن از هوس
و تو هنوز نیا مدی...
ح.ح
نظر شما چیست استاد فکر کنم بهتر از اولی بود ؟
درود به دوست اهورایی من
زیبا و جاندار بود
پیروز وپایدا باشید
بدرود هم وطن
آقا کریم عزیز سلام
چقدر خوب کردید که در پرشین تودی وب خود را در امضاء حک کردید
چرا که جویندهء شما به خلوت خانه اتان راه یافت.
طبق پیش بینی ام و روال همیشه از لحظاتی که در این خانه و با شعرهای زیبای تو سپری شد خوش بودم و لذت بردم.
برای اینکه یافته را غنیمت شمریم.اگر تمایل به تبادل لینک داشتید مرا بنام
سخن کوروش
و بگو تو عزیز را به چه نامی لینک کنم.
کاش میدانستم که شیرازی هستی و چند ماه پیش که آنجا بودم در آرامگاه حافظ عشق و غربتکدهء سعدی حضوری خدمت رسیده و لذت وصف الحال را می چشیدم. که کمال این بود و بس
(توضیح اینکه من پدر فرهاد هستم. اگر خاطرتان مانده باشد)
و ما نیز در شمال سرسبز در خدمتیم