ثبت شده در تاریخ یکشنبه 21 آذر 1389 به شماره سریال 112116 در سایت شعرنو
سایت آوای دل – سایت شعر ناب
**
امشب دلم دوباره شده بی قرارتو خواهم سفرکنم دگربارسوی دیارتو
ترسم که گم شوم درکوره راه خود اما نمیتوان نشست چشم انتظارتو
آن وعده های توازسال هم گذشت کی میشودکه دوباره نشینم کنارتو
بارفتن توخزان گشت وفصل زرد من بی قرارتوهستم که ببینم بهارتو
ازدردبی کسی چه حکایت کنم تورا من انتظارنشستم به قول و قرارتو
روزوداع تواشک ازدیده میچکید گفتی چگونه ببینم دوچشمان زارتو
درباغ گل نشستی وبا گل توهمدمی برمن نظرنما، که خشکیده خارتو
ازداغ دوریت دل من بوی غم گرفت خوش آن زمان که بینم رخ گلعذارتو
روزوشبم که شد همه تار وبی فروغ نیست شادی به دل چولیل ونهار تو
شمعی شدم زدوری پروانه سوختم خوش بادآن دلی که شودهمجوارتو
s@rv