ثبت شده در تاریخ چهار شنبه 15 دی 1389 به شماره سریال 114758 در سایت شعرنو
>/>>/>
وسایت شعرناب
***
من که گفتم ، باز آیم قصه هابرپاکنم
ازتمام دردها ، ازپچ پچِ پشت اطاق ، ازصدای خفته دربیهوشی ام
ازترددها وُاین آمدشدن
هرکه آمدناله سردادبرسرم
فکرکردم ، شاید مرده ام !!
چون ازاین دنیای وانفسا ، من افسرده ام
درسکوت وُ سردی آن تخت خواب
من که خودجاخورده ام
چیستم من ، کیستم دراین اطاق
نیست پهلویم کسی، هستم کباب
پس چرا؟
آنها زپشت شیشه ها ، میکنندمن را دعا
بعدفهمیدم که بیماراست تنم
غم نشسته ازسرم تا دامنم
اشک همراهان ازپشت اطا ق
قطره قطره میچکید ، ازکنارشیشه ها
خنده کردم ، بعدازآن افسوس خوردم برخودم
تاکه بودم کس نخندیدبا دلم ، غصه ها شدحاصلم
تشنه بودم تشنه ی یک قطره آب ، هرکجارفتم سراب
من ازاول دردخودرا گفته ام
تا به امروزم که اینجا خفته ام
حال من باز آمدم ، کیست تاداندکه غمساز آمدم
خواستم قصه هاازدردخود برپا کنم
آنچه آمدبرسرم رسوا کنم
لیک دریک قاب عکس
کودکی انگشت برروی دهان
هیس ، اینجاچون شما، خُفته اند دیگران
>/>/span>
سلام و درود فراوان بر استاد بزرگوار و کریم و لقمان صفت
عزیز مرا با پیامهایتان بسیار شرمنده کردید.
ظهر مجبور شدم بروم بیرون و حال که آمدم و پیام سوم شما را خواندم بسیار شرمنده شدم.
واقعا نمیدانم در برابر این همه بزرگواری و خضوع چه بگویم.
جز سکوت و تسلیم.
گرامی این سایت را که نوشته بودید رفتم و به این آدرس چیزی نبود.
http://daftaresher.mihanblog.com
درود و سلام مجدد
استاد وبلاگ دفتر شعر را هم پیدا کردم ظاهرا یک فاصله داده بودم. مرا ببخشید.
سایتها هردو بسیار خوب و وزین است.
انشاءالله سعی میکنم در فرصتهایی که دست میدهد حتما سربزنم و استفاده ببرم
ماناباشی
درود دوست من
امید که سرحال و شاد و تندرست باشی و مانا مانی.
زیبا سروده ای مهربان
تا که بودم کس نخندید با دلم , غصه ها شد حاصلم
درود
ببخشید مثل اینکه مشخصاتم نوشته نشده بود
مانا مانی و تندرست