ثبت شده درتاریخ دوشنبه 5 مرداد1394.به شماره سریال 379068درسایت شعرنو
سایتهای : شعرایران - شعرناب – فیس بوک
بشکنم این آینه تارنگ چشمانم نبیند
بیش ازاین هم صورت زشت وپریشانم نبیند
اشک درونِ چشمه ی آشفته ازحالم نشسته
غم چومیبارد درآن موج خروشانم نبیند
مادرم ازنکبتِ رخسارمن ماتم گرفته !
میروم ازکوی اوتا وقت هجرانم نبیند
دورازاین کاشانه بی سامان وُدرحسرت نشینم
تاصدای ناله هاوُ درد پنهانم نبیند
همچوفانوسی شدم سوسوزنم درموج دریا
به که خاموشم کنند ، تا بادوطوفانم نبیند
روزمجهول من وُاین رقص بی معنای دوران
میروم گُم میشوم ، تا حال حیرانم نبیند !
**==**==**
گفت: آه بکش
آنقدرکشیدم تاپاره شد
بنددلم!
s@rv
http://shereno.com/profile.php?id=5531
http://sherenab.ir/User-28.html
http://www.shereiran.ir/site/page/39?userid=196
سلام و درود استاد عزیز و ارجمندم...
قبل از هر چیزی امیدوارم که حالتون خوب و سلامت باشید و رفع کسالت شده باشد .
استاد ، شعرت زیبا و قابل تاملی هست. همیشه در اشعارت یک غم و دلتنگی نهفته که این واژگان گاه با ترکیب های زیباشان آن را نمایان می کنندو این برای "زبان" خودت هست.
دست مریزاد سترگ بر استاد گرامی ما...
لذت بردم.