ثبت شده درسایتهای شعر نو .شعر ایران .شعرناب .فیس بوک
راحتم بگذار ای شب
خواب ازچشمم گریزان!
برلبم سیگار میسوزد ، مثل این جسم
نحیفم
تامیان دود انبوهش نیبنم
پینه های زخم چرکینی
که جا خوش کرده روی سینه ی من
مثل انگوری شدم آویز برتاکی شکسته!
آرزوی درسبورفتن ، شراب ناب گشتن
مرده دراو
دردل شب
من شبیه شبه انسانی میان قایق ِ بی
بادبانم
بادمیراندمرااین سووآنسو!
شایدهم بسوی ساحلی چشمی نشسته
انتظارم!
تاکمی مرهم شوداین دردجانسوزدرونم
یا که روشن ترکند، سیگارمرده برلب
من
s@rv
دروداستاد
تصویر درتصویر جولان گاه خیال ، احساس درد ودلتنگی همراه با تنهایی ، وباز فانوسی روشن ازجنس امید دراوج دردمندی
این است راز اشعار شما، هرچه غمگین تر باز امیدوارانه تر ، هرچه دردناک تر باز شیرین تر.
این فقط شاخصه شعر نیست ، نشان مکتبی عالیست ازانسان فرهیخته که زندگی به شعرمی بخشد و شعررا به زندگی
باز آموختم ازاین مکتب
پاینده باشید استاد
کمال حسینیان
http://shereno.com/profile.php?id=5531
http://www.shereiran.ir/site/page/61?userid=196&pocatid=133
http://sherenab.com/Account-AllPage
سلام آقای کریمی لقمانی به وبلاگ من بیایدولینکم کنید.مرسی.
سلام و درود استاد گرانمایه
مثل همیشه زیبا و پربار است.
"من شبیه شبه انسانی میان قایق، بی بادبانم"
بهره بردم.
قلم و اندیشه ات همیشه سبز و نویسا